اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه چرخ زمرد را محبوس هوا کردی
تا صورت خاکی را در چرخ درآوردی
هوش مصنوعی: تو نه تنها جواهر سبز را در آسمان محبوس نکردی، بلکه توانستی طبیعت خاکی را به چرخش درآوری.
ای آب چه میشویی وی باد چه میجویی
ای رعد چه می غری وی چرخ چه میگردی
هوش مصنوعی: ای آب، چرا در حال شستوشو هستی؟ ای باد، دنبال چه چیزی هستی؟ ای رعد، چرا به غرش درآمدهای؟ ای آسمان، چرا در حال چرخش هستی؟
ای عشق چه میخندی وی عقل چه میبندی
وی صبر چه خرسندی وی چهره چرا زردی
هوش مصنوعی: ای عشق، تو چرا اینقدر خوشحالی؟ ای عقل، چرا خودت را محدود میکنی؟ ای صبر، چرا اینقدر راضی و خوشحال هستی؟ و ای چهره، چرا حالت زرد و غمگین است؟
سر را چه محل باشد در راه وفاداری
جان خود چه قدر باشد در دین جوانمردی
هوش مصنوعی: این جمله اشاره دارد به این که در مسیر وفاداری، ارزش و اهمیت جان انسان کمتر از سر خود نیست. هر چه قدر هم که ارزشمند باشد، در راه اخلاق و جوانمردی، باید جان را فدای اصول و عقاید خود کرد.
کامل صفت آن باشد کو صید فنا باشد
یک موی نمیگنجد در دایره فردی
هوش مصنوعی: کاملترین ویژگی کسی است که به فنا و نابودی دست یافته است؛ بهطوریکه حتی یک مو هم نمیتواند در دایرهی وجود یک فرد قرار بگیرد.
گه غصه و گه شادی دور است ز آزادی
ای سرد کسی کو ماند در گرمی و در سردی
هوش مصنوعی: گاه انسان با غم و اندوه روبرو میشود و گاه از شادی و خوشحالی بهره میبرد، ولی باید در این حال و هواها آزاد باشد. کسی که بتواند در شرایط مختلف، چه در گرما و چه در سرما، ثابت قدم بماند، واقعاً آزاد است.
کو تابش پیشانی گر ماه مرا دیدی
کو شعشعه مستی گر باده جان خوردی
هوش مصنوعی: اگر پیشانی من را دیدی که مانند تابش ماه میدرخشد، بدان که شعلهی مستی و شوقی را در خود دارم، چنانچه اگر بادهای از جان نوشیدهام، تأثیری عمیق بر من گذاشته است.
زین کیسه و زان کاسه نگرفت تو را تاسه
آخر نه خر کوری بر گرد چه میگردی
هوش مصنوعی: به دنبال چیزهایی نباش که از دست تو خارجاند و از آنها چیزی کسب نکردهای. در نهایت مثل یک خر کور در دور خود میچرخید، پس چرا بیهوده وقتت را تلف میکنی؟
با سینه ناشسته چه سود ز رو شستن
کز حرص چو جارویی پیوسته در این گردی
هوش مصنوعی: اگر سینهام را نشورم، چه فایدهای دارد که روی خود را بشویم؟ مثل جارویی که دائم در گرد و غبار میچرخد و هیچ وقت تمیز نمیشود.
هر روز من آدینه وین خطبه من دایم
وین منبر من عالی مقصوره من مردی
هوش مصنوعی: هر روز من مانند روز جمعه است و خطبهای که میگویم همیشه جاری است. این منبر من، جایگاه بلندی است و من نیز مردی هستم که در آن حاضر میشوم.
چون پایه این منبر خالی شود از مردم
ارواح و ملک از حق آرند ره آوردی
هوش مصنوعی: زمانی که این منبر از آدمها خالی شود، ارواح و فرشتگان از جانب حق، هدایایی به همراه خواهند آورد.
حاشیه ها
1399/01/02 11:04
برگ بی برگی
کو تابش پیشانی گر ماه مرا دیدی
کو شعشعه مستی گر باده جان خوردی
بنظر میرسد بیشتر انسانهای مدعی خدا جویی و خداشناسی اما تهی از خرد ایزدی مورد نظر مولانا باشد و پرسشی از اینگونه انسانها دارد که اگر به خدا رسیدی نشانه های آن کو و آگر از می معرفت خدا نوشیده ای بازتاب و آثار مستی کجاست؟
زین کیسه و زان کاسه نگرفت تو را تاسه
آخر نه خر کوری بر گرد چه میگردی
برخی از ما برای ارضای من ذهنی خود مرتب از این شاخه به شاخه ای میپریم و به هر جا سرک میکشیم . یک روز فلسفه و نیچه و ارسطو میخوانیم و گاهی مولانا و حافظ و گاهی نیز قصد داریم از کار بودا و زرتشت سر در بیاوریم و مولانا میگوید هیچکدام از این سرکشی ها به تو آرام و قرار و آرامش نداد پس برگرد و در راه معرفت وشناخت خود که شناخت خدا نیز میباشد گام بردار و چه جایی بهتر از مکتب مولانا و اینمهه برکاتش .
ناشناختهام
آنسان
که هستی و عدم
سرک میکشند مرا
گاه به گاه..
ن.ت