گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۷۸

ای بود تو از کی نی وی ملک تو تا کی نی
عشق تو و جان من جز آتش و جز نی نی
بر کشته دیت باشد ای شادی این کشته
صد کشته هو دیدم امکان یکی هی نی
ای دیده عجایب‌ها بنگر که عجب این است
معشوق بر عاشق با وی نی و بی‌وی نی
امروز به بستان آ در حلقه مستان آ
مستان خرف از مستی آن جا قدح و می نی
مستند نه از ساغر بنگر به شتر بنگر
برخوان افلا ینظر معنیش بر این پی نی
در مؤمن و در کافر بنگر تو به چشم سر
جز نعره یا رب نی جز ناله یا حی نی
آن جا که همی‌پویی زان است کز او سیری
زان جا که گریزانی جز لطف پیاپی نی
از ابجد اندیشه یا رب تو بشو لوحم
در مکتب درویشان خود ابجد و حطی نی
شمس الحق تبریزی آن جا که تو پیروزی
از تابش خورشیدت هرگز خطری دی نی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بود تو از کی نی وی ملک تو تا کی نی
عشق تو و جان من جز آتش و جز نی نی
هوش مصنوعی: ای تو چقدر نازنین هستی که من از کجا آمده‌ام و تو تا چه زمانی در دل من باقی خواهی ماند؟ عشق تو و جان من جز آتش و درد و غم چیزی نیست.
بر کشته دیت باشد ای شادی این کشته
صد کشته هو دیدم امکان یکی هی نی
هوش مصنوعی: آه ای شادی! بر روی این کشته، شاهد یک اسیر و غرق در احساسات هستم. این کشته، نمایانگر صدها کشته دیگر است. من هرگز چنین فرصتی را ندیده‌ام.
ای دیده عجایب‌ها بنگر که عجب این است
معشوق بر عاشق با وی نی و بی‌وی نی
هوش مصنوعی: ای چشم، به شگفتی‌ها نگاه کن که این واقعاً شگفت‌انگیز است: معشوق همواره در کنار عاشق است، اما به‌دور از او و در عین حال بدون او نیز نمی‌تواند باشد.
امروز به بستان آ در حلقه مستان آ
مستان خرف از مستی آن جا قدح و می نی
هوش مصنوعی: امروز به باغ بیا و به جمع شادان بپیوند. در آنجا مستی و سرخوشی بر همه چیز حاکم است و می و جام در دست مستان همه جا جاری است.
مستند نه از ساغر بنگر به شتر بنگر
برخوان افلا ینظر معنیش بر این پی نی
هوش مصنوعی: به جای اینکه به می و نوشیدن خمر بپردازی، به شتر و بار سنگینی که بر دوش دارد توجه کن، زیرا واقعیت‌های عمیق‌تری در آن نهفته است.
در مؤمن و در کافر بنگر تو به چشم سر
جز نعره یا رب نی جز ناله یا حی نی
هوش مصنوعی: به مؤمن و کافر با دیدگاه عمیقی نگاه کن؛ جز فریاد و ناله‌ای از دل، چیزی نمی‌بینی.
آن جا که همی‌پویی زان است کز او سیری
زان جا که گریزانی جز لطف پیاپی نی
هوش مصنوعی: در جایی که به دنبال چیزی هستی، دلیل آن نیاز تو به آن چیز است و در جایی که می‌خواهی فرار کنی، مگر با لطف و مهربانی مداوم نمی‌توانی بروی.
از ابجد اندیشه یا رب تو بشو لوحم
در مکتب درویشان خود ابجد و حطی نی
هوش مصنوعی: ای پروردگار، از حروف و نشانه‌های فکر و اندیشه من، تو مرا در مکتب درویشان، به قلمی روشن و واضح تبدیل کن؛ چرا که دیگر نه حروفی برای نوشتن دارم و نه توانایی.
شمس الحق تبریزی آن جا که تو پیروزی
از تابش خورشیدت هرگز خطری دی نی
هوش مصنوعی: شمس الحق تبریزی می‌گوید که وقتی تو درخشان و پیروز هستی، خطر و نگرانی هیچ‌گاه به سراغت نخواهد آمد، مانند اینکه خورشید همیشه روشن و با قدرت می‌تابد.

حاشیه ها

1397/10/03 11:01
یکی (ودیگر هیچ)

به نام او
کجایند حاشیه نویسان بی حاشیه !!