غزل شمارهٔ ۲۵۴۶
سحرگه گفتم آن مه را که ای من جسم و تو جانی
بدین حالم که میبینی وزان نالم که میدانی
ورای کفر و ایمانی و مرکب تند میرانی
چه بس بیباک سلطانی همین میکن که تو آنی
یکی بازآ به ما بگذر به بیشه جانها بنگر
درختان بین ز خون تر به شکل شاخ مرجانی
شنودی تو که یک خامی ز مردان میبرد نامی
نمیترسد که خودکامی نهد داغش به پیشانی
مشو تو منکر پاکان بترس از زخم بیباکان
که صبر جان غمناکان تو را فانی کند فانی
تو باخویشی به بیخویشان مپیچ ای خصم درویشان
مزن تو پنجه با ایشان به دستانی که نتوانی
که شمس الدین تبریزی به جان بخشی و خون ریزی
ز آتش برکند تیزی به قدرتهای ربانی
غزل شمارهٔ ۲۵۴۵: مگر مستی نمیدانی که چون زنجیر جنبانیغزل شمارهٔ ۲۵۴۷: شدم از دست یک باره ز دست عشق تا دانی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سحرگه گفتم آن مه را که ای من جسم و تو جانی
بدین حالم که میبینی وزان نالم که میدانی
هوش مصنوعی: در صبح زود به محبوبم گفتم که ای زیبای من، تو روح من هستی و من بدن تو. به حال خودم اشاره کردم و از درد و رنجی که دارم سخن گفتم، زیرا تو از حال من باخبری.
ورای کفر و ایمانی و مرکب تند میرانی
چه بس بیباک سلطانی همین میکن که تو آنی
هوش مصنوعی: هرچه از ایمان و کفر فراتر بروی و با شجاعت و تندی عمل کنی، ممکن است به مقام و قدرتی دست یابی. اما به یاد داشته باش که همانطور که هستی، همان مقام را داری.
یکی بازآ به ما بگذر به بیشه جانها بنگر
درختان بین ز خون تر به شکل شاخ مرجانی
هوش مصنوعی: به یکی بگو که به ما بازگردد و در جنگل روحها نگاه کند، درختانی را ببیند که به خاطر خون ریشههایشان، شاخ و برگهایشان شبیه مرجان شده است.
شنودی تو که یک خامی ز مردان میبرد نامی
نمیترسد که خودکامی نهد داغش به پیشانی
هوش مصنوعی: تو میشنوی که یک شخص نادان، نامی از مردان میبرد و از این که خودخواهی او عواقب بدی برایش به همراه دارد، نگران نیست و به همین خاطر، علامتی از ندامت بر پیشانیاش خواهد ماند.
مشو تو منکر پاکان بترس از زخم بیباکان
که صبر جان غمناکان تو را فانی کند فانی
هوش مصنوعی: از افرادی که پاک و نیکوکارند، غفلت نکن و از بیپروایی کسانی که قدرت و صبر کمتری دارند، بپرهیز. چون تحمل درد و رنج این افراد میتواند زندگیات را نابود کند.
تو باخویشی به بیخویشان مپیچ ای خصم درویشان
مزن تو پنجه با ایشان به دستانی که نتوانی
هوش مصنوعی: تو با خودت باش و بیخودیها را به هم نزن، ای دشمن درویشان؛ با آنها درگیر نشو، زیرا با دستانی که توانایی آن را نداری، نمیتوانی به جنگی با آنها بروی.
که شمس الدین تبریزی به جان بخشی و خون ریزی
ز آتش برکند تیزی به قدرتهای ربانی
هوش مصنوعی: شمسالدین تبریزی با قدرتهای الهی، تواناییهای تند و خطرناک را از میان میبرد و به زندگی و جانبخشی میپردازد.