گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۳۷

مگر دانید با دلبر به حق صحبت و یاری
هر آنچ دوش می‌گفتم ز بی‌خویشی و بیماری
وگر ناگه قضاء الله از این‌ها بشنود آن مه
خود او داند که سودایی چه گوید در شب تاری
چو نبود عقل در خانه پریشان باشد افسانه
گهی زیر و گهی بالا گهی جنگ و گهی زاری
اگر شور مرا یزدان کند توزیع بر عالم
نبینی هیچ یک عاقل شوند از عقل‌ها عاری
مگر ای عقل تو بر من همه وسواس می‌ریزی
مگر ای ابر تو بر من شراب شور می‌باری
مسلمانان مسلمانان شما دل‌ها نگهدارید
مگردا کس به گرد من نه نظاره نه دلداری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مگر دانید با دلبر به حق صحبت و یاری
هر آنچ دوش می‌گفتم ز بی‌خویشی و بیماری
هوش مصنوعی: شاید نمی‌دانید که وقتی با معشوق صحبت می‌کنم و او را کمک می‌کنم، هر آنچه را که دیروز درباره بی‌تابی و درد دل گفتم، به حق بیان می‌کنم.
وگر ناگه قضاء الله از این‌ها بشنود آن مه
خود او داند که سودایی چه گوید در شب تاری
هوش مصنوعی: اگر ناگهان اراده‌ی خداوند به این امر تعلق گیرد، آن معشوق خود بهتر می‌داند که در دل دیوانه‌اش در شب تار چه می‌گذرد و چه احساسی دارد.
چو نبود عقل در خانه پریشان باشد افسانه
گهی زیر و گهی بالا گهی جنگ و گهی زاری
هوش مصنوعی: وقتی عقل در خانه نباشد، اوضاع آشفته و بی‌نظم خواهد بود. گاهی ماجراها به هم می‌ریزد، گاهی آرامش می‌کند و گاهی به جنگ و جدل می‌انجامد، و گاهی هم به گریه و نالیدن.
اگر شور مرا یزدان کند توزیع بر عالم
نبینی هیچ یک عاقل شوند از عقل‌ها عاری
هوش مصنوعی: اگر خداوند شور و شوق مرا در بین مردم پخش کند، هیچ‌کس عاقل نخواهد شد و همه از عقل خود بی‌بهره خواهند بود.
مگر ای عقل تو بر من همه وسواس می‌ریزی
مگر ای ابر تو بر من شراب شور می‌باری
هوش مصنوعی: ای عقل، آیا تو همه‌ی وسواس‌هایت را بر من نازل می‌کنی؟ ای ابر، آیا تو شراب شور را بر من می‌بارانی؟
مسلمانان مسلمانان شما دل‌ها نگهدارید
مگردا کس به گرد من نه نظاره نه دلداری
هوش مصنوعی: ای مسلمانان، شما باید دل‌های خود را حفظ کنید و مراقب باشید که هیچ‌کس به دور و بر من نیاید، نه کسی که نظاره‌گر باشد و نه کسی که دل‌دار یا مونس من شود.