گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۰۶

مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی
به بوسیدن چنان دستی ز شاهنشاه سلطانی
بدیدن بامدادانی چنان رو را چه خوش باشد
هم از آغاز روز او را بدیدن ماه تابانی
دو خورشید از بگه دیدن یکی خورشید از مشرق
دگر خورشید بر افلاک هستی شاد و خندانی
بدیدن آفتابی را که خورشیدش سجود آرد
ولیک او را کجا بیند که این جسم است و او جانی
زهی صبحی که او آید نشیند بر سر بالین
تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شادانی
زهی روز و زهی ساعت زهی فر و زهی دولت
چنان دشواریابی را بگه بینی تو آسانی
اگر از ناز بنشیند گدازد آهن از غصه
وگر از لطف پیش آید به هر مفلس رسد کانی
اگر در شب ببینندش شود از روز روشنتر
ور از چاهی ببینندش شود آن چاه ایوانی
که خورشیدش لقب تاش است شمس الدین تبریزی
که او آن است و صد چون آن که صوفی گویدش آنی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مبارک باشد آن رو را بدیدن بامدادانی
به بوسیدن چنان دستی ز شاهنشاه سلطانی
هوش مصنوعی: خوشا به حال آن کسی که در صبح زود، چهره‌ای زیبا را می‌بیند و از او دست می‌فشارد، مانند دستی که از سوی پادشاهی بزرگ به او داده شده باشد.
بدیدن بامدادانی چنان رو را چه خوش باشد
هم از آغاز روز او را بدیدن ماه تابانی
هوش مصنوعی: دیدن صبحگاهان با چهره‌ای زیبا چقدر دل‌انگیز است، همچنان که از ابتدای روز، دیدن ماه روشن هم لذت‌بخش است.
دو خورشید از بگه دیدن یکی خورشید از مشرق
دگر خورشید بر افلاک هستی شاد و خندانی
هوش مصنوعی: دو خورشید را در صبحگاه مشاهده کردم، یکی از سمت شرق و دیگری بر فراز آسمان که نشانه‌ای از شادی و سرزندگی است.
بدیدن آفتابی را که خورشیدش سجود آرد
ولیک او را کجا بیند که این جسم است و او جانی
هوش مصنوعی: بسیار درخشان و تابناک است که خورشید در برابر او سجده می‌کند؛ اما او که بدن دارد، نمی‌تواند او را ببیند، زیرا این خورشید حقیقتی روحانی و جان‌دار است.
زهی صبحی که او آید نشیند بر سر بالین
تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شادانی
هوش مصنوعی: ای صبحی که او می‌آید و بر سر بالین تو می‌نشیند، وقتی که چشمت را از خواب می‌گشایی، شاهی شاداب را می‌بینی.
زهی روز و زهی ساعت زهی فر و زهی دولت
چنان دشواریابی را بگه بینی تو آسانی
هوش مصنوعی: این روز و ساعت بسیار خوشایند و پربار است، چه زیبایی و چه قدرتی دارد! در چنین روزی که زندگی را برای تو آسان می‌کند، هر دشواری به نظر راحت می‌آید.
اگر از ناز بنشیند گدازد آهن از غصه
وگر از لطف پیش آید به هر مفلس رسد کانی
هوش مصنوعی: اگر کسی با ناز و زیبایی به سمت ما بیاید، حتی آهن هم از غم و حسرت ذوب می‌شود و اگر از روی محبت و لطف پیش بیاید، حتی شخصی که در بیچارگی به سر می‌برد، می‌تواند از خوبی‌ها بهره‌مند شود.
اگر در شب ببینندش شود از روز روشنتر
ور از چاهی ببینندش شود آن چاه ایوانی
هوش مصنوعی: اگر کسی در شب آن شخص را ببیند، مشاهده‌اش از روشنایی روز بیشتر خواهد بود. و اگر در چاهی او را ببینند، آن چاه به زیبایی یک ایوان خواهد شد.
که خورشیدش لقب تاش است شمس الدین تبریزی
که او آن است و صد چون آن که صوفی گویدش آنی
هوش مصنوعی: خورشیدش به عنوان نشانه‌ای از روشنایی و بزرگی معرفی می‌شود و او به عنوان شخصیتی با نام شمس الدین تبریزی شناخته می‌شود. این شخص نه تنها خود، بلکه نمونه‌های متعدد دیگری نیز از او وجود دارد که صوفیان او را بسیار می‌ستایند و از او به عنوان حقیقتی منحصربه‌فرد یاد می‌کنند.

حاشیه ها

1393/04/06 12:07
ایمان

فکر میکنم در بیت پنجم " شاه شاهانی" صحیح باشد

1395/03/17 09:06
روفیا

زهی صبحی که او آید نشیند بر سر بالین
تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شاهانی

1395/11/13 10:02
بابک ملکی

در ابتدای بیت سوم، دو خورشید از "پگه" دیدن ... با معنی تر بنظر میرسد

1396/10/19 10:01
ایلیاد

بگه درسته یعنی بگاه ... در یک زمان
شاه شادانی هم درسته

1399/03/11 06:06
علی

نظربه اینکه موضوع شعرخنده،شادی ... بوده به شاه وشاهی ارتباطی ندارد
شاه شادان کنایه ازشادترین افراده

1400/08/08 03:11
Ashkan Ganae

زهی روز و زهی ساعت زهی فر و زهی دولت

چنان دشواریابی را بگه بینی تو اسانی