گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۶۷

کعبه طواف می‌کند بر سر کوی یک بتی
این چه بتی است ای خدا این چه بلا و آفتی
ماه درست پیش او قرص شکسته بسته‌ای
بر شکرش نبات‌ها چون مگسی است زحمتی
جمله ملوک راه دین جمله ملایک امین
سجده کنان که ای صنم بهر خدای رحمتی
اهل هزار بحر و کف گوهر عشق را صدف
زان سوی عزت و شرف سخت بلندهمتی
او است بهشت و حور خود شادی و عیش و سور خود
در غلبات نور خود آه عظیم آیتی
بشنو این خطاب را ساخته شو جواب را
ذره مر آفتاب را گشت حریف و بابتی
ای تبریز محرمت شمس هزار مکرمت
گشته سخن سبوصفت بر یم بی‌نهایتی

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کعبه طواف می‌کند بر سر کوی یک بتی
این چه بتی است ای خدا این چه بلا و آفتی
هوش مصنوعی: در اینجا می‌گوید که کعبه، که مقدس‌ترین مکان برای مسلمانان است، به دور خانه‌ی یک بت می‌چرخد. این سؤال وجود دارد که این بت چه ویژگی خاصی دارد که چنین احترامی را جلب کرده و چگونه چنین مصیبت و بلیه‌ای پیش آمده است.
ماه درست پیش او قرص شکسته بسته‌ای
بر شکرش نبات‌ها چون مگسی است زحمتی
هوش مصنوعی: ماه به شکل یک قرص نیمه‌کاره در برابر او قرار دارد و شکرش مانند نبات‌هاست که به راحتی در دسترس است و چون این زیبا به صورت مگسی زحمت می‌کشد، به نظر می‌رسد که همه چیز به‌راحتی و زیبایی برای او فراهم شده است.
جمله ملوک راه دین جمله ملایک امین
سجده کنان که ای صنم بهر خدای رحمتی
هوش مصنوعی: تمام پادشاهان پیرو دین و تمامی فرشتگان امین، در حال سجده هستند و به تو ای بت، برای خداوند رحمت می‌خواهند.
اهل هزار بحر و کف گوهر عشق را صدف
زان سوی عزت و شرف سخت بلندهمتی
هوش مصنوعی: مردم بسیاری از دریاها و جواهرات عشق را از آن طرف که بلندمرتبه و با شرف است، با صدف سختی که دارند، به دست می‌آورند.
او است بهشت و حور خود شادی و عیش و سور خود
در غلبات نور خود آه عظیم آیتی
هوش مصنوعی: او همان بهشت و نعمت‌هایش است، شادی و خوشی‌های خود را دارد و در درخشندگی‌اش، نشانه‌ای از عظمت و بزرگی وجود دارد.
بشنو این خطاب را ساخته شو جواب را
ذره مر آفتاب را گشت حریف و بابتی
هوش مصنوعی: به این پیام گوش کن و خود را آماده پاسخگویی کن. ذره‌ای از نور خورشید، رقیب و همراهی پیدا کرده و مسأله‌ای را در میان آورده است.
ای تبریز محرمت شمس هزار مکرمت
گشته سخن سبوصفت بر یم بی‌نهایتی
هوش مصنوعی: ای تبریز، تو جایگاه شمس هستی و به خاطر ویژگی‌های بزرگ و کرامت‌هایت، سخنانی شیرین و دلنشین درباره‌ات گفته می‌شود که محدودیتی ندارند و به عمق بی‌نهایتی می‌رسند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۴۶۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1394/03/25 12:05
ناشناس

کعبه طواف مکند برسر کوی یک بتی این بت کیست

1396/03/23 15:05
مینا مینوی

ناشناس عزیز
بت همان شمس تبریز است ، و مولانا در وصف او غلوّ کرده .
بیت آخر اشاره به او دارد :
ای تبریز محرمت شمس هزار مکرمت
گشته سخن سبوصفت بر یم بی‌نهایتی

1397/03/21 18:06
برگ بی برگی

جمله ملوک راه دین جمله ملایک امین
سجده کنان که ای صنم بهر خدای رحمتی
بنظر میرسد مراد از بت یا صنم انسان است که از جماد به گیاه و سپس به حیوان و در نهایت انسان تبدیل گشته و مکمل و امتداد رحمت خداوند است و به همین دلیل جمله آنها با ملایک مکلف به سجده در برابر این صنم گردیدند و کعبه که رمز زندگی و بینهایت خداوند است بر سر کوی این بت دلبری میکند تا این صنم دگر باره به بینهایت خداوند زنده شده و به اصل خود زنده گردد زیرا که مولانا جدایی انسان ، خداوند و زندگی را خطا دانسته در غزلی و جایی دیگر میگوید
گر صورت بی صورت معشوق ببینید /هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
و باز به همین غزل باز میگردیم که میگوید :
اهل هزار بحر و کف ، گوهر عشق را صدف
زان سوی عزت و شرف سخت بلند همتی
و البته که این بت دربحر و کف بسیاری شناور است که بحر کنایه از زندگی و بینهایت خداوند و کف نشانه هم هویت شدگی ها و بندهای این جهان است که بایستی با همت بلند و سعی و ممارست خود را از این صدف سخت برهاند نا به عشق و عزت و شرف خود باز گشته و ادامه بینهایت زندگی یا خداوند شود و این امتداد است که از نظر عرفا هرگز سکون نداشته و دارای پیوستگی ابدی میباشد .
با برنامه گنج حضور آقای پرویز شهبازی مفاهیم آثار مولانا را بهتر دریافت میکنیم
موفق و در پناه حق باشید