غزل شمارهٔ ۲۴۶۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۴۶۵ به خوانش علی اسلامی مذهب
غزل شمارهٔ ۲۴۶۵ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۴۶۵ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
در بیت هشتم در درج فاصله اشتباه رخ داد است.
غلط: رنگ رخت که داد روز رد شو از برای او.
صحیح: رنگ رخت که داد؟ رو زرد شو از برای او
درود
اشتباه می کنید، همان کاملن درست است و به وزن:
رنگ رخت که داد؟ روز، رد شو از برای او
آنچه به گمانتان درست است وزن را بر هم می زند و معنا را.
بدرود
طبق خوانش دکتر سروش رو زرد شو از برای او
سلام و درود
میخواستم ببینم در بیت:
با همگان پلاس کنی با چو منی پلاس هم
پلاس در این بیت به چه معنا است
سلام و وقت بخیر
در بیت زیر " پلاس " به چه معنی؟
* با همگان پلاس و کم با چو منی پلاس هم *
می گوید با همه نیرنگ می بازی ، به من هم کلک می زنی در بیت بعد : من خودم سر آمد مکاران هستم ، رازت را از من پنهان مکن .
وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ
براساس تصحیح دکتر شفیعی کدکنی باید بخونیم:
رنگ رخت که داد؟ رو، زرد شو از برای او
هم چنین مصراع:کژبنشین وراست گوی که ظاهرا بی ربط میاد نسبت به مصراع دوم،یک نوع ضرب المثله
خاصبک: نام شخصی بوده که با ملک و اتابک محمد پیوست و مردی مکار بود: چون ملک و اتابک محمد دو سه ماه در ضیافت خانه امراء ایگ بودند. پس بر عزم استعداد روی بفارس نهادند و در پسا خاصبک با ملک و اتابک محمد پیوست و فوجی از سوارو پیاده داشت . این خاصبک مردی بود مکار ناحق شناس با اتابک محمد آغاز مساوی اتابک زنگی نهاد و گفت از وی و مدد وی حسابی برنتوان گرفت . (تاریخ افضل ص 68). لغت نامه یی دهخدا
با همگان پلاس با همچو منی پلاس کم !
اینجا پلاس به معنای جامه نمی تواند باشد بلکه پلاس به مفهوم نشستن راحت در بزمی ؛ مجلسی؛ هم پیاله شدن ؛ و بی غل وغش بودن است . به این مفهوم که با همگان می نشینی و در بزمشان شرکت می کنی اما با همچو منی که(که بسیار به هم نزدیکتریم از لحاظ روحی) کمتر هم پلاس می شوی ؟!
روز به نعمت الهی . آهنگ پلاس
اقای روزبه نعمت اللهی آهنگ پلاس
خاصبک از دو بخش خاص (مخصوص، ویژه) و بک(بیک ، بزرگ) تشکیل شده و شخصی بوده که به یک کار خاصی گمارده می شده و امروزه مامور مخصوص گفته می شود. خاصبک نهان یعنی امیر یا نگهبان ویژه اسرار نهان
امارت و امیرنشینی امارت از نظر ماوردی به سهگونه «استکفا»، «خاصه» و «استیلا» تقسیم میشود.
2- امیر خاصه همانند امیر استکفا، از اختیارات وسیع بهرهمند نیست، بلکه خلیفه برای انجام کارهای ویژهای همچون سازماندهی سپاه، دفاع از قلمرو اسلامی، جلوگیری از توهین به مقدسات اسلامی، اجرای مجازاتها و اعزام کاروانهای حج، به انتخاب ونتصاب امیری دست میزند که به «امیر خاصه» معروف است. امیر خاصه نمیتواند به جمعآوری خراج و صدقات و نیز جهاد بپردازد. در مقابل، در تمامی کارهایی که اوامر خلیفه درباره آنها موجود نیست، صرفاً تا زمان دریافت و وصول دستورات خلیفه، میتواند به رأی شخصی عمل کند. صفات و ویژگیهای امیر خاصه در حد وزیر تنفیذ است، با این تفاوت که امیر خاصه باید مسلمان باشد تا صلاحیت رسیدگی به امور مسلمانان را در چهارچوب وظایف مذکور داشته باشد. «1»
نام کتاب : اندیشه سیاسی مسلمانان نویسنده : شیرودی، مرتضی جلد : 1 صفحه : 96-97
پیوند به وبگاه بیرونی
گویند مفلسی مقروض چون ازعهده ٔ ادای همه ٔ دیون برآمدن نمی توانست به اشارت یکی از وامخواهان اظهار جنون را در جواب مطالبت هر طلبکاری کلمه ٔ پلاس می گفت به این شرط که چون دائنان بر دیوانگی او یقین کرده پراکنده شوند وام او را بگزارد.مرد چنین کرد و وام خواهان او را دیوانه پنداشته کم کم از مطالبت دیون خویش دست بازداشتند. چون وامخواه نخستین به پیمان رفته به تقاضای دین خویش آمد مفلس درجواب او نیز این کلمه بگفت و او متحیر مانده گفت باهمه پلاس با من هم پلاس ؟ :
چند گوئی سنائی آن من است
با همه کس پلاس با من هم .
سنائی
مولانا در غزل آمده ام که سر نهم ... پاسخی برای این غزل آورده که گویی اینجا چنان طالب نبوده یا خمار بوده که در آن غزل میگوید :
این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من
گفت بخور نمیخوری پیش کسِ دگر برم ...
سلام
از این شعر یک آهنگ هم روزبه نعمت اللهی خونده به اسم پلاس
البته این غزل و غزل شماره 2472
اقای روزبه نعمت الهی به تازگی در یکی از کاورهایشان از این شعر حضرت بهره برده اند
از گنجور عزیز تقاضا می شود اصلاح کنند
رنگ رخت که داد؟ رو زرد شو از برای او
بهتر از این کرم بود؟جرم تو را گنه تورا
یعنی همانند حضرت آدم ادب داشته باش و خود را مسئول نافرمانی و خوردن از میوۀ دانش بدان
حواندن شعر با صدای مخمد بینش
پیوند به وبگاه بیرونی
این بیت
چشمهی چشم حس را بحر در عیان کنی
برام مبهمه، اساتید توضیح بدن،منت بردارم
سلام دوستان
کسی میدونه منظور از گنج دل زمین منم سر چه نهی تو برزمین قبله ی آسمان منم رو چه به آسمان کنی چیست؟؟؟
منظور نگاهی عارفانه است؟ زیرا مولانا اعتقاد داشته که گنج و جان گران یا روح خدایی در هر شخص و هر چیزی است؟ منظور همان وحدت در کثرت است؟
منظورش همون اناالحق منصور حلاج
سلام
پیشنهاد میکنم این شعر رو با عینک مهدویت یکبار بررسی کنید . چیزای جالبی می فهمید
به طور مثال:
گنج دل زمین منم سر چه نهی تو بر زمین
قبله آسمان منم رو چه به آسمان کنی
برداشت من اینه که بیت مذکور در مورد انسان های بسیار خوب میتونه باشه. همون طور که میدونید، عشقی که خداوند به بندهاش داره از عشق مادر به فرزند بینهایت بیشتره، لذا میشه منظور از آسمان در اینجا خداوند و فرشتگان باشه و منظور از قبله همان انسان های صالح و بندگان خاص و خوب خدا که یجورایی انقدر خدا عاشقشونه که یجورایی قبله خداوند به حساب میان.(این ی تشبیه زیاد درگیرش نشید)
مهدویت؟!؟!
این شعر نشان دهنده مقام بالای مولوی است که در برخی تجربهای عرفانیش حتی بخدا ناز میکند انسان متحیر میشود که مولانا کجاها سیر و سلوک میکرده
گنج دل زمین...بر اساس ولله ما فی السماوات والارض ....میتوان چنین برداشت کرد که متظور مولانا چنین است، بالاترین ارزشهای مادی زمین والاترین اززشهای ماورایی آسمانها از آن من است پس سر به خاک گذاشتن یا روبه آسمان کردن تنها نمادین وسمبلیک است باید در درون خودت خدا و حقیقت نظام آفرینش رابیابی انی قریب من حبل الورید
با سلام خدمت همه دوستان عزیز
بیت های با همگان پلاس و کم......
و گنج دل زمین منم.......
فکر میکنم این دوبیت رو مولانا از زبان خدا گفته باشند
با توجه به معنای دو بیت میشود پذیرفت
با همه افراد مکر و کم فروشی(کم در اینجا به معنای کم فروشی یا کم کاری است)میکنی و با کسی مثل من هم فریبکاری؟
خاصبک( منظور همان خاصبکی هست که سرامد مکاران زمان خودش بوده با توجه به لغت نامه دهخدا) که نمی توان او را دید من هستم .آیا تو از کسی چون من راز پنهان میکنی؟( منظور مکرو و مکر الله.... هست)
و در بیت دوم می فرماید: من خود گنج دل زمین هستم (مفهوم این هست که زمین خودش بنده من است) پس تو از چه به زمین سجده میکنی؟( درحالی که زمین خود برای من سجده میکند)
قبله و مقصود سجده آسمان من هستم پس تو از چه رو به اسمان سجده میکنی؟( مفهوم این دو مصراع این هست که قبله حقیقی ما باید خداوند باشه و باید برای او خالص باشیم نه اینکه به نام او ولی بدون اخلاص به زمین سجده کنیم و از اسمان چشم یاری داشته باشیم)
نمیدونم چجوری باید توضیح بدم بیت دوم رو اما مفهومی واضح برای خود من داره
درود
بله درسته دقیقا از بیت چهارم که می فرمایند " گفت" از قول خداوند صحبت میکنه