غزل شمارهٔ ۲۴۶۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۴۶۰ به خوانش علی اسلامی مذهب
غزل شمارهٔ ۲۴۶۰ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۴۶۰ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۴۶۰ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
بی حاشیه صرف جهت تبلیغ
لینک دانلود دکلمه بسیار زیبای دکتر:
پیوند به وبگاه بیرونی
پیوند به وبگاه بیرونی/
پیر منم جوان منم تیر منم کمان منم
یار مگو که من منم ،من نه منم ،نه من منم
گر تو توئی و من منم ،من نه منم ،نه من منم
عاشق زار او منم ، بی دل و یار او منم
یار و نگار او منم ، غنچه و خار او منم
لاله عذار او منم ، چاره ی کار او منم
بر سر دار او منم ، من نه منم ، نه من منم
باغ شدم ز ورد او ، داغ شدم ز پیش او
لاف زدم ز جام او ، گام زدم ز گام او
عشق چه گفت نام او من نه منم،نه من منم
دولت شید او منم ، باز سپید او منم
راه امید او منم ،من نه منم ،نه من منم
گفت برو تو شمس حق، هیچ مگو ز آن و این
تا شودت گمان یقین ،من نه منم ،نه من منم
**************************
پیر منم جوان منم تیر منم کمان منم
دولت جاودان منم من نه منم نه من منم
سرو من اوست در چمن روح من اوست در بدن
نطق من اوست در دهن من نه منم نه من منم
زین واقعه مدهوشم با هوشم و بی هوشم
هم ناطق خاموشم هم نوح خموشانم
زان رنگ چه بی رنگم زان طره چه آونگم
زان شمع چو پروانه یارا چه پریشانم
هم ساقی و هم مستم هم فرقم و هم بختم
هم محنت و هم بختم هم دردم و درمانم
هم خونم و هم شیرم هم طفلم و هم پیرم
هم چاکر و هم میرم هم اینم و هم آنم
یه سوال! این اشعار بالاییم از مولاناست؟!!! اگه هست پس چرا من تو هیچ کتابی پیداش نکردم؟!!! تو گنجورم نیست!
سلام این شعر پیر منم جوان منم به خاطر تشابه ریتم ضربتی با اشعار مولانا اشتباه گرفته میشه این برا استاد نسیمی شاعر قرن هشتم هستش قضیه ی این مثل شعر فتاد من استاد فیضه که به اسم مولانا بین مردم پخش شده لطفاً این اشعار لول پایین رو به حضرت مولانا منسوب نکنید
ممنون
عرض سلام و احترام
شما عمادالدین نسیمی رو میشناسید که سطح قائل شدید لول پایین؟؟؟؟!!!مطالعه بفرمایید
سلام . این شعر در اصل برای عماد الدین نسیمی عارف بزرگ ایرانی است که البته بعضی ها معتقد هستن بخاطر این شعر پوست از تنش جدا کردن بخاطر اینکه تصور میکردن ادعای خدایی کرده است چون گفته بود گوهر لامکان منم در کون و مکان نمیگنجم ( سیغمازام ).
با سلام نظرم درباره رابطه من و تو.
من چیست؟ من بر دو قسم مورد نظر شیخ بوده است اول منی که ذات و حقیقت فرد است و جز خداوند و خود فرد کسی بر آن آگاه نیست و نوع دوم حاصل اجتماع است و به نوعی زاده ی تو گفتن های پیرامون فرد است هر فردی برای خود این دو را دارد که با هم یکسان نیستند کمال سوق این دو به همدیگر است. تو چیست؟ تو شناختی است که دیگران از فرد دارند و او را با آن خطاب قرار میدهند مفهومی خاص و بار خاصی در ذهن افراد دیگر از ما وجود دارد و با گفتن تو هدف قرار میگیرد. من حاصل شده از تو گفتن های اجتماع چیزی است و من حقیقی چیز دیگری.
به عبارتی آنچه به شما نسبت داده میشود یا همان تو هایی که به شما گفته میشود من دوم فرد را میسازد
بی شک من تراشیده شده از خود(من حقیقی) با ضربه های تیشه (تو گفتن) تصور عموم افراداز خودشان است که با حقیقت وجودیشان متفاوت است.
گر تو توئی و من منم، من نه منم نه من منم.....
استاد داریوش اقبالی هم این شعر رو با سبکی متفاوت اجرا کرده اند.
تا انجیل عیسی مسیح را نخوانید به درک واقعی این غزل نخواهید رسید ...
زین همه خاموش کنم صبر و صبر نوش کنم
عذر گناهی که کنون گفت زبانم که تویی
این بیت داره از رنج مسیح روی صلیب حرف میزنه ...
چه ربطی داره؟
سلام عزیزان
اجرای زیبای داریوش اقبالی عزیز رو از دست ندید
نام شعر: تو نه چنانی که منم
آلبوم: معشوق همینجاست
سوال من هم سوال آقای محمد رضا هست، شعر زیر از کی هست و کجا میتونم پیداش کنم
پیر منم، جوان منم
تیر منم،کمان منم
سلام بانواین شعر معروف از نسیمی هستسامی یوسف هم اونو به زبان ترکی اجرا کرده که خیلی زیباست
این شعر از عمادالدین نسیمی عارف بزرگ ایرانی میاشد که البته اصل شعر ترکی است و قسمتهایی ازش را متوجه خواهید شد :
منده سیغار ایکی جهان، من بو جهانه سیغمازام،
گؤوهری لامکان منم، کؤن و مکانه سیغمازام
عرشله فرش و کاف و نون، منده بولوندو جمله چون،
کس سؤزونووو ابصم اول، شرح و بیانه سیغمازام
کؤن و مکاندیر آیتیم، ذاتی دورور بدایتیم،
سن بو نیشانلا بیل منی، بیل کی، نیشانه سیغمازام
کیمسه گمان و ظن ایله اولمادی حق ایله بیلیش،
حقی بیلن بیلیر کی، من ظن و گمانه سیغمازام
صورته باخ و معنی نی صورت ایچینده تانی کیم،
جسم ایله جان منم ولی، جسم ایله جانه سیغمازام
هم صدفم، هم اینجییم، حشرو صراط اسینجییم،
بونجا قوماش و رخت ایله من بو دکانه سیغمازام
گنجی-نهان منم من اوش، عئینی-عیان منم، من اوش،
گؤوهری-کان منم من اوش، بحرو و کانه سیغمازام
گرچی محیطی-اعظمم، آدیم آدمدیر، آدمم،
دار ایله کون فکان منم، من بو مکانه سیغمازام
جان ایله هم جهان منم، دهر ایله هم زامان منم،
گؤر بو لطیفئیی کی من، دهرو زمانه سیغمازام
انجم ایله فلک منم، وحی ایله هم ملک منم،
چک دیلینی و ابصم اول من بو لیسانه سیغمازام
ذره منم، گونش منم، چار ایله پنج و شش منم،
صورتی گؤر بیان ایله، چونکی بیانه سیغمازام
ذات ایله هم صفاتیله، قدریله هم براتیله،
گل شکرم هم نباتیله، بسته دهانه سیغمازام
شهد منم، شکر منم، شمس منم، قمر منم
روح روان باغیشلارام روح و روانه سیغمازام
ناره یانان شجر منم، چرخه چیخان حجر منم،
گؤر بو اودون زبانه سین، من بو زبانه سیغمازام
گر چی بو گون نسیمی یم، هاشمی یم، قریشی یم
مندن اولودور آیتیم، آیته شانه سیغمازام.
گرامی زینب
از مولوی ست
در گنجور هم نیست
تفسیر اشعار مولوی در حد گزارش استعاره های گنجانده شده در غزل یا اشاراتی که به موضوعی تاریخی دلالت میکند لازم و کافی است وگرنه خود ایشان میفرماید هر کسی از ظن خود شد یار من
برداشت هر کس از غزل مربوط بخود اوست و نیاز به تفسیر ندارد.فکر میکنم هر دانشمندی سعی در تفسیر این غزلها داشته و انجام داده شکست خورده و از جانب دیگر مفسران محکوم شده
این شعر پیر منم جوان منم مربوط است به شاعر ترک عمادالدین نسیمی دقت کنید در اجای اواز سامی یوسف هم اشاره میکند به نان نسیمی
سلام دوستان اگر امکان دارد لطفا استادی غزل را برایمان معنی کنید.
در بیت 9 صبر و سبو نوش کنم را در یک تصحیح دیده ام که زیباتر می نماید.
این شعرو با صدای داریوش از ابتدای منتشر شدن آلبومش تا الان حدود 21 ساله که گوش میدم و هربار ازتو کلماتش معنی جدیدتری کشف میکنم ًاشعار مولانارو نباید فقط خواند بلکه باید این اشعار رو زندگی کرد.باید این اشعار رو بصورت یک مدیتبشن زندگی کنیم تا بفهمیم معنای حقیقی رو
سلام
من این شعر( یا حداقل شبیهش ) رو توی کتاب شمس میخونم که خیلی به نظرم جالب و عجیب اومد
تصمیم گرفتم که بیام گنجور و پیداش کنم تا برای دوستام هم نشر بدم
اما متاسفانه با یک شعر کاملا متفاوت و پیچیده روبه رو شدم
چیزی که توی کتاب من(از انتشارات صفی علیشاه و کوشش آقای منصور مشفق)هست اینه
پیر منم ، جوان منم ، تیر منم ، کمان منم
دولت جاودان منم ، من نه منم ، نه من منم
آتش عقل بر فروز،عقل معاش گو بسوز
ظلمت شب چو گشت روز، من نه منم ،نه من منم
هستی ما چو پست شد خورده شراب و مست شد
باز دلم ز دست شد ،من نه منم ، نه من منم
باغ و بهار او منم رونق کار او منم
عاشق زار او منم ، من نه منم، نه من منم
سر و من اوست در چمن ، روح من اوست در بدن
نطق من اوست در دهن ، من نه منم ، نه من منم
بر مرا ز جان و دل ، کرد مرا چنین خجل
گفت مگو ز آب و گل ، من نه منم ، نه من منم
ممنون که خوندی
جناب جواد یساری قبل از انقلاب این اشعاررا به زیبایی اجرا کردند.حتما گوش کنید.