غزل شمارهٔ ۲۴۵
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۴۵ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
حاشیه ها
نبیذهمان مل است دقیقا
در بیت دوم می فرماید:
از برای علاج بی خبری
درج کن در نبیذ افیون را
نبیذ: شراب
افیون: حشیش / شیره خشخاش/تریاک
در ایران دو ماده داشتیم. یک ماده به نام ماده هوشبر بود که شامل شراب و حشیش بود.(زمان قبل از اسلام که شراب حرام نبود) حشیش را داخل شراب حل می کردند و داروی هوشبر ساخته می شد که برای بیهوشی جهت مداوا در علم طبابت بکار برده می شد. که در داستان شاهنامه هم استفاده از این دارو برای سزارین اشاره شده و این نشانگر این است که آن زمان در ایران سزارین و داروی بیهوشی در سیستم پزشکیمان داشته ایم.
جناب شمس
دست کم تا سی سال پیش پیران سیستان سزارین را " رستم زاد " می خواندند
رستمان سرکار به مانای رستم هاست .( تعمیم خاص به عام )
رستم ، هشیاری است و برای اولین بار به طریقی زاده میشود که سابقه نداشته است.
رسته است .
رها و آسوده است که دیگر ، در زهدان ذهن به مرگی تدریجی محکوم نمانده......
سیمرغ ، نماد وحی است .
پیامی از « آن » سو .
و
خنجر شناسایی و تشخیص ، در دستان مرد بینا ، میتواند آموزه های خود حکیم فردوسی ، یا هر عارف دیگری باشد. که به امر زایش هشیاری دست یازیده.
شبیه سایر اشعار مولانا نیست
سلام
این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 976 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است
می توانید ویدیو و صوت شرح غزل را در آدرسهای زیر پیدا کنید: