گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۵

از برای صلاح مجنون را
بازخوان ای حکیم افسون را
از برای علاج بی‌خبری
درج کن در نبیذ افیون را
چون نداری خلاص بی‌چون شو
تا ببینی جمال بی‌چون را
دل پرخون ببین تو ای ساقی
درده آن جام لعل چون خون را
زانک عقل از برای مادونی
سجده آرد ز حرص هر دون را
باده خواران به نیم جو نخرند
این دو قرص درست گردون را
نخوت عشق را ز مجنون پرس
تا که در سر چهاست مجنون را
گمرهی‌های عشق بردرد
صد هزاران طریق و قانون را
ای صبا تو برو بگو از من
از کرم بحر در مکنون را
گرچه از خشم گفته‌ای نکنم
روح بخش این حماء مسنون را
شمس تبریز موسی عهدی
در فراقت مدارهارون را

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از برای صلاح مجنون را
بازخوان ای حکیم افسون را
هوش مصنوعی: ای حکیم، برای نیکو شدن حال مجنون، دوباره آن افسون را بخوان.
از برای علاج بی‌خبری
درج کن در نبیذ افیون را
هوش مصنوعی: برای درمان بی‌خبری، افیون را در نبیذ بنوشید.
چون نداری خلاص بی‌چون شو
تا ببینی جمال بی‌چون را
هوش مصنوعی: وقتی که رهایی و آزادی را در اختیار نداری، بی‌هیچ شرط و محدودیتی خود را رها کن تا زیبایی واقعی و بدون قید و شرط را مشاهده کنی.
دل پرخون ببین تو ای ساقی
درده آن جام لعل چون خون را
هوش مصنوعی: ای ساقی، دل پر از درد و غم مرا ببین و آن جام سرخی را که مانند خون است، به من بده.
زانک عقل از برای مادونی
سجده آرد ز حرص هر دون را
هوش مصنوعی: زیرا عقل به خاطر چیزهای پست و ناپسند، به خاطر حرص و طمع، برای آن‌ها سر تعظیم فرود می‌آورد.
باده خواران به نیم جو نخرند
این دو قرص درست گردون را
هوش مصنوعی: ساقی‌ها و می‌نوش‌ها، به‌اندازه‌ی کمی از آنچه که در دنیا وجود دارد، اعتبار نمی‌دهند و به راحتی از کنار آن می‌گذرند.
نخوت عشق را ز مجنون پرس
تا که در سر چهاست مجنون را
هوش مصنوعی: از مجنون بپرس که عشق چه حسی دارد و در دلش چه می‌گذرد.
گمرهی‌های عشق بردرد
صد هزاران طریق و قانون را
هوش مصنوعی: عشق باعث شده که انسان‌ها در دل دردها و مشکلات راه‌های زیادی را تجربه کنند و از قوانینی که باید رعایت کنند، دور شوند.
ای صبا تو برو بگو از من
از کرم بحر در مکنون را
هوش مصنوعی: ای نسیم، تو برو و بگو از طرف من که از بخشش و بزرگواری در این دریا، پرده‌برداری نکن.
گرچه از خشم گفته‌ای نکنم
روح بخش این حماء مسنون را
هوش مصنوعی: اگرچه از سر خشم گفته‌ای که نمی‌توانم، اما باید بدانم که این پرنده‌ی محبوب و باارزش را نباید نادیده بگیرم.
شمس تبریز موسی عهدی
در فراقت مدارهارون را
هوش مصنوعی: شمس تبریز مانند موسی در زمان خودش، در دوری از تو، از سختی‌ها و تلخی‌ها رنج می‌برد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۴۵ به خوانش پری ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1392/03/17 12:06
شکوه

نبیذهمان مل است دقیقا

1393/10/19 23:01
هنگامه حیدری

در بیت دوم می فرماید:
از برای علاج بی خبری
درج کن در نبیذ افیون را
نبیذ: شراب
افیون: حشیش / شیره خشخاش/تریاک
در ایران دو ماده داشتیم. یک ماده به نام ماده هوشبر بود که شامل شراب و حشیش بود.(زمان قبل از اسلام که شراب حرام نبود) حشیش را داخل شراب حل می کردند و داروی هوشبر ساخته می شد که برای بیهوشی جهت مداوا در علم طبابت بکار برده می شد. که در داستان شاهنامه هم استفاده از این دارو برای سزارین اشاره شده و این نشانگر این است که آن زمان در ایران سزارین و داروی بیهوشی در سیستم پزشکیمان داشته ایم.

1396/01/03 00:04
گمنام-۱

جناب شمس
دست کم تا سی سال پیش پیران سیستان سزارین را " رستم زاد " می خواندند
رستمان سرکار به مانای رستم هاست .( تعمیم خاص به عام )

1396/07/20 12:10
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com

رستم ، هشیاری است و برای اولین بار به طریقی زاده میشود که سابقه نداشته است.
رسته است .
رها و آسوده است که دیگر ، در زهدان ذهن به مرگی تدریجی محکوم نمانده......

1396/07/20 12:10
شاهرخ najafishahrokh۹۲@gmail.com

سیمرغ ، نماد وحی است .
پیامی از « آن » سو .
و
خنجر شناسایی و تشخیص ، در دستان مرد بینا ، میتواند آموزه های خود حکیم فردوسی ، یا هر عارف دیگری باشد. که به امر زایش هشیاری دست یازیده.

1399/08/15 08:11
بهروز

شبیه سایر اشعار مولانا نیست

1402/06/09 12:09
مسافر

سلام

این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 976 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است

می توانید ویدیو و صوت شرح  غزل را در آدرسهای  زیر پیدا کنید:

 

aparat

 parvizshahbazi