غزل شمارهٔ ۲۴۲۰
آمد آمد نگار پوشیده
صنم خوش عذار پوشیده
داد از گلستان حسن و جمال
باغ را نوبهار پوشیده
در زمین دل همه عشاق
رسته شد سبزه زار پوشیده
آن دم پرده سوز گرمش را
هر طرف گرمدار پوشیده
همگنان اشک و خون روان کرده
خونشان در تغار پوشیده
بوی آن خون همیرسد به دماغ
همچو مشک تتار پوشیده
تا از آن بو برند مشتاقان
سوی آن یار غار پوشیده
شمس تبریز صدقه جانت
بوسهای یا کنار پوشیده
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آمد آمد نگار پوشیده
صنم خوش عذار پوشیده
هوش مصنوعی: دختر زیبا و دلربا با چهرهای جذاب و پوشیده نزد ما آمد.
داد از گلستان حسن و جمال
باغ را نوبهار پوشیده
هوش مصنوعی: از زیباییهای گلستان عشق و زیبا رویی، باغ در فصل نو بهار پوشیده شده است.
در زمین دل همه عشاق
رسته شد سبزه زار پوشیده
هوش مصنوعی: در دل همه عاشقان، سبزهزاری سرسبز و پرجنبوجوش روییده شده است.
آن دم پرده سوز گرمش را
هر طرف گرمدار پوشیده
هوش مصنوعی: در آن لحظه، پردهای که حرارتش همه جا را گرم کرده است، به طور کامل مخفی شده است.
همگنان اشک و خون روان کرده
خونشان در تغار پوشیده
هوش مصنوعی: دوستان و همقطاران در حال گریه و خونریزی هستند و خونشان در ظرفی پنهان شده است.
بوی آن خون همیرسد به دماغ
همچو مشک تتار پوشیده
هوش مصنوعی: بوی آن خون به مشام میرسد، همچون عطر مشک که در زیر پوشش تاتاری پنهان شده است.
تا از آن بو برند مشتاقان
سوی آن یار غار پوشیده
هوش مصنوعی: مشتاقان به ارادت، برای رسیدن به آن یار محبوب، در جستجوی نشانهها و علائمی هستند که آن را پنهان کرده است.
شمس تبریز صدقه جانت
بوسهای یا کنار پوشیده
هوش مصنوعی: شمس تبریز، جانتو به من بده و من بوسهای از تو میگیرم یا اینکه کنارت قرار میگیرم.