غزل شمارهٔ ۲۴۲۱
مطرب جانهای دل برده
تا به شب تا به شب همین پرده
جانهایی که مست و مخمورند
بر سر باده بادهای خورده
در خرابات مفردان رفته
خرقه آب و گل گرو کرده
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مطرب جانهای دل برده
تا به شب تا به شب همین پرده
هوش مصنوعی: نوازنده، جانهای عاشقان را از شروع شب تا انتهای شب مسحور کرده است و همین آهنگ را مینوازد.
جانهایی که مست و مخمورند
بر سر باده بادهای خورده
هوش مصنوعی: افرادی که شاد و سرمست هستند، به خاطر نوشیدنیای که خوردهاند، در حال خوشگذرانی و شادیاند.
در خرابات مفردان رفته
خرقه آب و گل گرو کرده
هوش مصنوعی: در میخانه، افرادی که تنها هستند، لباس و اعتقادات گذشته خود را رها کرده و خود را به دست آب و گل سپردهاند.