غزل شمارهٔ ۲۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش سیده سحر حسینی
غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۲۴ به خوانش آرش خیرآبادی
حاشیه ها
وز شاه جان حاصل شده جانها در و دیوار را
به جای وز شاه جان حاصل شده جانها در او دیوار را
---
پاسخ: دوستان مصرع مورد اشاره با نسخ چاپی مقایسه کنند، درستش را به ما اطلاع دهند.
با سلام و احترام-در بیت پنجم عجل سمین به چه معناست؟
عجل سمین تلمیح است. این ترکیب درست به همین شکل در آیه 26 سوره ذاریات آمده ومعنای آن گوساله ی فربه می باشد. آنجا که فرشتگان آسمانی در لباس انسان بر ابراهیم نبی وارد می شوند و او برای پذیرایی بهترین خوراک قوم را که گوشت گوساله ی بریان شده بود عرضه می دارد لیکن مهمانان از آن نمی خورند.
در این شعر هم منظور مولانا درست مانند همان آیه است که جبرییل بزرگوار و هدایت کننده هیچگاه سطح خود را با علایق دنیوی پایین نمی آورد و از آن گوساله ی بریان(کنایه) تناول نمی کند.
جانی که رو آن سو کند با بایزید او خو کند
به معنا درست تر می آید
بارها جلال دین عرفان و فرهنگ خود را که با هم نشینی شمس بدست آورده است متفاوت با عرفانهای دیگری معرفی میکند و بطور واضح بینش خود را و آموزهها و راه و روش شمس را از آنچه پیش از آنها بوده است مجزا میکند
و جانی را که با عرفان جلال دین آشناست متفاوت از جانهای دیگر میداند و بدین گونه اختلاف را بنیادی و جانی میشمارد
این اختلاف و تفاوت در حد بسیار بزرگی است شبیه تفاوت میان جان عنکبوت و سیمرغ
جانی که رو آن سو کند با بایزید او خو کند - یا در سنایی رو کند یا بو دهد عطار را
در پاکی بیمهر و کین در بزم عشق او نشین - در پرده منکر ببین آن پرده صدمسمار را
وز شاه جان حاصل شده جان ها در او دیوار را
اشاره به حدیث کلمه لا اله الا الله حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی
کلمه لا اله الا الله قلعه محکم من است و هر که داخل این قلعه شود از عذاب من ایمن شود.امام رضا ع می فرمایند به شرطها و شروطها و انا من شروطها.
شرط ورود به این قلعه رضاست ، آنهم رضای خداوند که رضای خداوند در گروی رضای اولیا و خلیفه های برحقش بر روی زمین است.همان 14 نور اهل بیت علیهم السلام.
خداوند شاهی است که جانها را بوجود آورده و اگر آدمیان جان خود را در معرفت و عشق خداوند و قلعه لا اله الا الله وارد کنند دیواری محکم( حصن) پناهگاه آنها خواهد بود.
آقای عباس ممکنه بفرمائید این غزل :
پیر من و مراد من، شمس من و خدای من را در کدام دیوان پیدا کردید، من هر چه میگردم، پیدا نمیکنم.
اینجور که پیداست داستان مولانا و شمس داره وارد ژانر علمی تخیلی میشه .....اینقدر باورهای مولانا با مردم زمانه خودش متفاوت بوده که مجبور بوده از ترس طرد اجتماعی حرفهاشو به صورت شعر و با بیان سخت مطرح بکنه که مردم نفهمن