گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۷۴

هله صیاد نگویی که چه دام است و چه دانه
که چو سیمرغ ببیند بجهد مست ز لانه
بجز از دست فلانی مستان باده که آن می
برهاند دل و جان را ز فسون و ز فسانه
بخورد عشق جهان را چو عصا از کف موسی
به زبانی که بسوزد همه را همچو زبانه
نه سماع است نه بازی که کمندی است الهی
منگر سست به نخوت تو در این بیت و ترانه
نبود هیچ غری را غم دلاله و شاهد
نبود هیچ کلی را غم شانه گر و شانه
به دهان تو چنین تیغ نهاده‌ست نهنده
مثل کارد که گیرد بر تیغی به دهانه
که خیالات سفیهان همه دربان الهند
نگذارند سگان را سوی درگاه و ستانه
نگذارند غران را که درآیند به لشکر
که بخندد لب دشمن ز کر و فر زنانه
چو ندیده‌ست نشانه نبود اسپر و تیرش
چو نخورده‌ست دوگانه نبود مرد یگانه

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هله صیاد نگویی که چه دام است و چه دانه
که چو سیمرغ ببیند بجهد مست ز لانه
هوش مصنوعی: ای صیاد، نگو که دام چیست و دانه چه ویژگی‌ای دارد، چرا که وقتی سیمرغ زیبا را ببیند، از لانه‌اش به شوق و شادی می‌پرد.
بجز از دست فلانی مستان باده که آن می
برهاند دل و جان را ز فسون و ز فسانه
هوش مصنوعی: تنها دست فلانی است که مستی و شراب در آن وجود دارد و این می‌تواند دل و جان را از دام‌های نیرنگ و داستان‌های فریبنده نجات دهد.
بخورد عشق جهان را چو عصا از کف موسی
به زبانی که بسوزد همه را همچو زبانه
هوش مصنوعی: عشق به گونه‌ای قدرت دارد که می‌تواند جهان را تحت تأثیر قرار دهد، به طوری که مانند عصای موسی، توانایی دارد که همه چیز را تغییر دهد و بدهد. این عشق با شعله‌ای سوزاننده وارد می‌شود و همه چیز را فرا می‌گیرد.
نه سماع است نه بازی که کمندی است الهی
منگر سست به نخوت تو در این بیت و ترانه
هوش مصنوعی: این نه رقص و شادی است و نه بازی، بلکه یک حالت روحانی و الهی است. نگاه نکن که مغرور و متکبر هستی، زیرا این حالت از عمق وجود و درک بالاتر ناشی می‌شود و فراتر از ظواهر است.
نبود هیچ غری را غم دلاله و شاهد
نبود هیچ کلی را غم شانه گر و شانه
هوش مصنوعی: هیچ غریبی در دل غم عشق نیست و هیچ دلی را درد و رنج کسی نمی‌زند.
به دهان تو چنین تیغ نهاده‌ست نهنده
مثل کارد که گیرد بر تیغی به دهانه
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که در اینجا اشاره به موقعیتی دارد که شخصی یا چیزی به شدت و با دقت در حال بررسی و ارزیابی است. مانند این است که یک تیغ تیز در دهان کسی قرار داده شده و این حالت، نشان‌دهنده‌ی دقت و خطر است، همان‌طور که کاردی در دست فردی آماده به کار است. به عبارتی، این تصویر به نوعی از احتیاط و مراقبت در یک موقعیت حساس اشاره می‌کند.
که خیالات سفیهان همه دربان الهند
نگذارند سگان را سوی درگاه و ستانه
هوش مصنوعی: خیال‌های بیهوده و بی‌اساس افراد نادان، اجازه ورود به سگان را به درب منزل و مقابل مقام نخواهند داد.
نگذارند غران را که درآیند به لشکر
که بخندد لب دشمن ز کر و فر زنانه
هوش مصنوعی: اجازه ندهید ابرهای غران و طوفانی به سپاه دشمن نزدیک شوند، زیرا این کار می‌تواند موجب خوشحالی دشمن شود.
چو ندیده‌ست نشانه نبود اسپر و تیرش
چو نخورده‌ست دوگانه نبود مرد یگانه
هوش مصنوعی: کسی که چیزی را ندیده و نشناخته، نمی‌تواند در مورد آن قضاوت کند و اگر تجربه‌ای از یک موضوع نداشته باشد، نمی‌تواند در مورد آن به طور دقیق صحبت کند. برای درک و شناخت دقیق، باید با آن موضوع آشنا شد و آن را تجربه کرد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۳۷۴ به خوانش عندلیب