گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۷۰

این چه باد صرصر است از آسمان پویان شده
صد هزاران کشتی از وی مست و سرگردان شده
مخلص کشتی ز باد و غرقه کشتی ز باد
هم بدو زنده شده‌ست و هم بدو بی‌جان شده
باد اندر امر یزدان چون نفس در امر تو
ز امر تو دشنام گشته وز تو مدحت خوان شده
بادها را مختلف از مروحه تقدیر دان
از صبا معمور عالم با وبا ویران شده
باد را یا رب نمودی مروحه پنهان مدار
مروحه دیدن چراغ سینه پاکان شده
هر که بیند او سبب باشد یقین صورت پرست
و آنک بیند او مسبب نور معنی دان شده
اهل صورت جان دهند از آرزوی شبه‌ای
پیش اهل بحر معنی درها ارزان شده
شد مقلد خاک مردان نقل‌ها ز ایشان کند
و آن دگر خاموش کرده زیر زیر ایشان شده
چشم بر ره داشت پوینده قراضه می‌بچید
آن قراضه چین ره را بین کنون در کان شده
همچو مادر بر بچه لرزیم بر ایمان خویش
از چه لرزد آن ظریف سر به سر ایمان شده
همچو ماهی می‌گدازی در غم سرلشکری
بینمت چون آفتابی بی‌حشم سلطان شده
چند گویی دود برهان است بر آتش خمش
بینمت بی‌دود آتش گشته و برهان شده
چند گشت و چند گردد بر سرت کیوان بگو
بینمت همچون مسیحا بر سر کیوان شده
ای نصیبه جو ز من که این بیار و آن بیار
بینمت رسته از این و آن و آن و آن شده
بس کن ای مست معربد ناطق بسیارگو
بینمت خاموش گویان چون کفه میزان شده

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این چه باد صرصر است از آسمان پویان شده
صد هزاران کشتی از وی مست و سرگردان شده
هوش مصنوعی: چه طوفان شدیدی است که از آسمان به راه افتاده و باعث شده صدها هزار کشتی در دریا از شدت تأثیر آن گیج و سرگردان شوند.
مخلص کشتی ز باد و غرقه کشتی ز باد
هم بدو زنده شده‌ست و هم بدو بی‌جان شده
هوش مصنوعی: کشتی به خاطر باد می‌تواند از خطر غرق شدن نجات پیدا کند و همچنین به خاطر همین باد نیروی خود را از دست بدهد؛ در واقع، هم به وسیله باد زنده می‌ماند و هم ممکن است به خاطر آن جانش را از دست بدهد.
باد اندر امر یزدان چون نفس در امر تو
ز امر تو دشنام گشته وز تو مدحت خوان شده
هوش مصنوعی: باد به فرمان خداوند مانند نفس به فرمان توست. اما تو به جای تشکر و تمجید، از آن گله و شکایت می‌کنی.
بادها را مختلف از مروحه تقدیر دان
از صبا معمور عالم با وبا ویران شده
هوش مصنوعی: بادها با هم متفاوتند و می‌توان آنها را به سرنوشت نسبت داد. از سوی دیگر، باد صبا به زندگی و نشاط جهان کمک می‌کند، در حالی که وقوع وبا و بیماری باعث ویرانی و نابودی می‌شود.
باد را یا رب نمودی مروحه پنهان مدار
مروحه دیدن چراغ سینه پاکان شده
هوش مصنوعی: ای خدا، آیا با وزش باد، راز و رمزهایی را به ما نشان دادی؟ مروارت را پنهان نکن؛ زیرا مشعل دل پاکان اکنون روشن است و آن‌ها به روشنی و نور مطلع هستند.
هر که بیند او سبب باشد یقین صورت پرست
و آنک بیند او مسبب نور معنی دان شده
هوش مصنوعی: هر کسی که او را ببیند، به طور حتم به صورت او وابسته می‌شود و کسی که او را به عنوان مسبب ببیند، به درک عمق و معنا می‌رسد.
اهل صورت جان دهند از آرزوی شبه‌ای
پیش اهل بحر معنی درها ارزان شده
هوش مصنوعی: افراد علاقه‌مند به ظواهر و اشکال، برای رسیدن به شبیه‌سازی‌ها و تجسم‌ها، جان و دلشان را می‌گذارند. اما در مقابل، کسانی که در عمق معانی و مفهوم‌های واقعی قرار دارند، متوجه می‌شوند که دسترسی به این معانی بسیار آسان و در دسترس است.
شد مقلد خاک مردان نقل‌ها ز ایشان کند
و آن دگر خاموش کرده زیر زیر ایشان شده
هوش مصنوعی: افراد بسیاری از گفته‌ها و رفتارهای مردان بزرگ تقلید می‌کنند، در حالی که برخی دیگر خود را به نوعی پنهان کرده و از دیگران دوری می‌کنند.
چشم بر ره داشت پوینده قراضه می‌بچید
آن قراضه چین ره را بین کنون در کان شده
هوش مصنوعی: سالک در حال سفر بود و می‌دید که تکه‌های بی‌ارزش و خرد در مسیرش قرار دارند. او به این چیزهای کم‌اهمیت توجه نمی‌کرد، ولی حالا آن تکه‌ها به چیزی با ارزش تبدیل شده‌اند و در عمق زمین دفن شده‌اند.
همچو مادر بر بچه لرزیم بر ایمان خویش
از چه لرزد آن ظریف سر به سر ایمان شده
هوش مصنوعی: ما باید همانند مادر که برای فرزندش نگران و مضطرب است، بر ایمان خود لرزیم و نگران شویم. اما این سؤال پیش می‌آید که چرا آن انسان حساس و نازک‌نظری که تمام وجودش ایمان است، باید دچار لرز و تردید شود؟
همچو ماهی می‌گدازی در غم سرلشکری
بینمت چون آفتابی بی‌حشم سلطان شده
هوش مصنوعی: تو مانند ماهی در غم رنج می‌کشی و من تو را مثل آفتابی می‌بینم که بدون زینت و تزیین، بر تخت سلطنت نشسته‌ای.
چند گویی دود برهان است بر آتش خمش
بینمت بی‌دود آتش گشته و برهان شده
هوش مصنوعی: چند بار باید بگویی که دود نشانه‌ی آتش است؟ نگاه کن، من تو را می‌بینم بدون دود، آتش روشن شده و دلیلش مشخص است.
چند گشت و چند گردد بر سرت کیوان بگو
بینمت همچون مسیحا بر سر کیوان شده
هوش مصنوعی: چند بار و برای چند بار دیگر باید بگردی و جستجو کنی؟ بگو ببینمت مانند مسیحا که بر سر کیوان ظهور کرده است.
ای نصیبه جو ز من که این بیار و آن بیار
بینمت رسته از این و آن و آن و آن شده
هوش مصنوعی: ای نصیبه‌جو، از من بگیر توشه‌ها و ببین که چطور از این و آن جدا شده‌ای و به مقصد خود رسیده‌ای.
بس کن ای مست معربد ناطق بسیارگو
بینمت خاموش گویان چون کفه میزان شده
هوش مصنوعی: بس کن ای مست، زبان‌دار، که بسیار سخن می‌گویی. من تو را در حال خاموشی دیگران می‌بینم، مانند کفه‌ای که در ترازوی میزان قرار گرفته است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۳۷۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/10/05 22:01
مرتضی

معربد در بیت آخر یعنی "آنکه عربده کشد" یا عربده‌گر یا کسی که در هنگام مستی بر دیگران فریاد زند.