گنجور

غزل شمارهٔ ۲۳۲۵

امروز من و باده و آن یار پری زاده
احسنت زهی خرم شاباش زهی باده
بازیم یکی عشقی در زیر گلیمی به
بر حلقه هر جمعی بر رسته هر جاده
این حلقه زرین را در گوش درآویزم
یعنی که از این خدمت آزادم و آزاده
عشق من و روی تو از عهد قدم بوده‌ست
روی من از اول بد بر روی تو بنهاده

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

امروز من و باده و آن یار پری زاده
احسنت زهی خرم شاباش زهی باده
هوش مصنوعی: امروز من و شراب و آن عشق زیبا در کنار هم هستیم، چه خوشحال کننده و خوشایند است، چه شرابی!
بازیم یکی عشقی در زیر گلیمی به
بر حلقه هر جمعی بر رسته هر جاده
هوش مصنوعی: ما در زیر یک گلیم عشق بازی می‌کنیم و در هر جمعی و بر روی هر جاده‌ای دیده می‌شویم.
این حلقه زرین را در گوش درآویزم
یعنی که از این خدمت آزادم و آزاده
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که من این حلقه زرین را به عنوان نمادی از آزادی و رهایی از خدمت یا وابستگی‌هایم در گوش می‌آویزم. به نوعی، این عمل نشان‌دهنده این است که اکنون آزاد هستم و هیچ تعهدی ندارم.
عشق من و روی تو از عهد قدم بوده‌ست
روی من از اول بد بر روی تو بنهاده
هوش مصنوعی: عشق من به تو از زمان‌های دور وجود داشته است، از ابتدا من همیشه چهره‌ات را در ذهنم می‌پروراندم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۳۲۵ به خوانش عندلیب