غزل شمارهٔ ۲۳۰۸
یا رب چه کس است آن مه یا رب چه کس است آن مه
کز چهره بزد آتش در خیمه و در خرگه
اندر ذقن یوسف چاهی چه عجب چاهی
صد یوسف کنعانی اندر تک آن خوش چه
آخر چه کند یوسف کز چاه بپرهیزد
کو دیده ربودستش و آن چاه میان ره
آن کس که ربود از رخ مر کاه ربایان را
انصاف بده آخر با او چه کند یک که
زنهار نگهدارید زان غمزه زبانها را
کو مست بود خفته از حال همه آگه
شطرنج همیبازد با بنده و این طرفه
کاندر دو جهان شه او وز بنده بخواهد شه
جان بخشد و جان بخشد چندانک فناها را
در خانه و مان افتد هم ماتم و هم آوه
او جان بهاران است جانهاست درختانش
جانها شود آبستن هم نسل دهد هم زه
هر آینه کو بیند شمس الحق تبریزی
هم آینه برسوزد هم آینه گوید خه
غزل شمارهٔ ۲۳۰۷: بربند دهان از نان کآمد شکر روزهغزل شمارهٔ ۲۳۰۹: من بیخود و تو بیخود، ما را کی بَرَد خانه؟
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا رب چه کس است آن مه یا رب چه کس است آن مه
کز چهره بزد آتش در خیمه و در خرگه
هوش مصنوعی: خدایا، او کیست آن ماه نورانی که با چهرهاش آتش را در خیمه و در جایی که اقامت داریم میافروزد؟
اندر ذقن یوسف چاهی چه عجب چاهی
صد یوسف کنعانی اندر تک آن خوش چه
هوش مصنوعی: در چانه یوسف، چاهی وجود دارد که تعجبی ندارد؛ زیرا در درون آن چاه، صد یوسف کنعانی نهفته است. این زیبایی و جذابیت درونی قابل توجه است.
آخر چه کند یوسف کز چاه بپرهیزد
کو دیده ربودستش و آن چاه میان ره
هوش مصنوعی: یوسف چه کار کند وقتی که به چاهی افتاده که چشمان او را به خود جلب کرده و این چاه در میانه راه او قرار دارد؟
آن کس که ربود از رخ مر کاه ربایان را
انصاف بده آخر با او چه کند یک که
هوش مصنوعی: آن کسی که زیباییاش را از من گرفت، انصاف بده که با او چه باید کرد؟ این آدم کاهرباها (مردم سادهدل) را هم فریب میدهد.
زنهار نگهدارید زان غمزه زبانها را
کو مست بود خفته از حال همه آگه
هوش مصنوعی: مواظب باشید که به خاطر آن نگاه معصوم، زبانها را تحت تأثیر قرار ندهید، چرا که کسی که در خواب و غافل است، از حال همه باخبر نیست.
شطرنج همیبازد با بنده و این طرفه
کاندر دو جهان شه او وز بنده بخواهد شه
هوش مصنوعی: شطرنج اینجا به نوعی نماد بازی زندگی است که بنده یا انسان در آن در حال باختن است. در این بازی، یک پادشاه قدرتمند و بزرگ وجود دارد که در هر دو دنیا، یعنی در عالم وجود و عالم معنوی، سلطنت میکند. این پادشاه، به نوعی از بنده خواستهها و نیازمندیهای خودش را دارد. این تصویر نشان میدهد که انسان در مقابل قدرت و اراده الهی و یا مقدس تسلیم است و سرنوشتش در دست آن پادشاه بزرگ قرار دارد.
جان بخشد و جان بخشد چندانک فناها را
در خانه و مان افتد هم ماتم و هم آوه
هوش مصنوعی: روح زندگی میبخشد و به اندازهای جان میدهد که در میانهٔ فنا، هم غم و اندوه برپا میشود و هم فریاد و ناله به گوش میرسد.
او جان بهاران است جانهاست درختانش
جانها شود آبستن هم نسل دهد هم زه
هوش مصنوعی: او مانند جان بهار است، زندگیبخش و شاداب. درختان به واسطه او زندهاند و جان میگیرند. او به مانند آبی است که گویی باردار است و نسلهای جدیدی ایجاد میکند و زندگی را ادامه میدهد.
هر آینه کو بیند شمس الحق تبریزی
هم آینه برسوزد هم آینه گوید خه
هوش مصنوعی: هر کسی که شمس تبریزی را ببیند، هم به وسیله نور او متحول میشود و هم حقایق را از او میشنود.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۳۰۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1403/08/25 02:10
همایون
آدمی جانبخش آدمیاست که اینجا از شمس گفته میشود که شاه بخش است و آتش زن است و راه نما
ماه نماد بنیادی ادب جلالدّن است و مثنوی او را در کنار شاهنامه میتوان ماه نامه نامید که پر بیراه نیست
درون هرکس خورشیدی است که ماه چون آینهای آنرا نمایان میسازد و ماه جلالدین شمس است که شاه است و خورشید است