گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۸۲

ای جان و دل از عشق تو در بزم تو پا کوفته
سرها بریده بی‌عدد در رزم تو پا کوفته
چون عزم میدان زمین کردی تو ای روح امین
ذرات خاک این زمین از عزم تو پا کوفته
فرمان خرمشاهیت در خون دل توقیع شد
کف کرد خون بر روی خون از جزم تو پا کوفته
ای حزم جمله خسروان از عهد آدم تا کنون
بستان گرو از من به جان کز حزم تو پا کوفته
خوارزمیان منکر شده دیدار بی‌چون را ولی
از بینش بی‌چون تو خوارزم تو پا کوفته
ای آفتاب روی تو کرده هزیمت ماه را
و آن ماه در راه آمده از هزم تو پا کوفته
چون شمس تبریزی کند در مصحف دل یک نظر
اعراب او رقصان شده هم جزم تو پا کوفته

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای جان و دل از عشق تو در بزم تو پا کوفته
سرها بریده بی‌عدد در رزم تو پا کوفته
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که من به خاطر عشق تو در مجالس و محافل تو به شدت دلسوخته‌ام و از غم عشق ، سرها بریده و مایه‌ی فخرند در نبردی که برای تو انجام می‌شود. به طور کلی، شاعر به عشق عمیق و فداکاری‌هایی که برای معشوقش انجام می‌دهد، اشاره می‌کند.
چون عزم میدان زمین کردی تو ای روح امین
ذرات خاک این زمین از عزم تو پا کوفته
هوش مصنوعی: زمانی که تصمیم به ورود به میدان زمین داری، ای روح پاک، ذرات خاک این زمین بر اثر اراده تو به حرکت در می‌آیند.
فرمان خرمشاهیت در خون دل توقیع شد
کف کرد خون بر روی خون از جزم تو پا کوفته
هوش مصنوعی: فرمان شادی و سروری تو با خون دل امضا شد. خون از روی خون جاری شد و من با قطعیت تو، پا به زمین کوبیدم.
ای حزم جمله خسروان از عهد آدم تا کنون
بستان گرو از من به جان کز حزم تو پا کوفته
هوش مصنوعی: ای کسانی که بسیار باهوش و دوراندیش هستید از زمان آدم تا کنون، من از شما طلب می‌کنم که به خاطر حزم و احتیاطی که دارید، به من کمک کنید. زیرا من به خاطر هوشمندی شما و تلاش‌هایتان همیشه پشتیبان و تقدیر کننده‌ام.
خوارزمیان منکر شده دیدار بی‌چون را ولی
از بینش بی‌چون تو خوارزم تو پا کوفته
هوش مصنوعی: خوارزمیان به دیدار بی‌چون و بدون شرط اعتقادی ندارند، اما از درک و آگاهی عمیق تو نسبت به مفهوم بی‌چون، به زمین می‌کوبند و به آن افتخار می‌کنند.
ای آفتاب روی تو کرده هزیمت ماه را
و آن ماه در راه آمده از هزم تو پا کوفته
هوش مصنوعی: ای خورشید، زیبایی تو باعث شده که ماه عقب‌نشینی کند و حالا ماه، که برای دیدارت آمده، از این عقب‌نشینی تو به زحمت افتاده است.
چون شمس تبریزی کند در مصحف دل یک نظر
اعراب او رقصان شده هم جزم تو پا کوفته
هوش مصنوعی: وقتی شمس تبریزی به باطن دل نظری می‌اندازد، اعراب و نشانه‌های درون آن به طرز زیبایی به رقص در می‌آیند و همه چیز در نظم و ترتیب خاصی قرار می‌گیرد. این حالتی است که در آن شخص احساس می‌کند به چیزی عمیق و بنیادین رسیده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۸۲ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/09/17 17:12

شمس تبریزی آتش عشق در کتاب دل مولانا افکند و آن را چون شعله سراپا به رقص آورد، چنانکه نه تنها اِعراب و نشانهای حرکت به جنبش آمدند، بلکه نشان جزم و سکون نیر به پایکوبی برخاست:
گر شمس تبریزی کند بر مصحف دل یک نظر
اِعراب آن رقصان شده، هم جزم آن پا کوفته

1397/08/28 11:10
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com

کف کرد خون بر روی خون از جزم تو پا کوفته
جزمیت ها گور خود را می کنند . 『؟』
چیزهای تکامل نیافته و ناقص ، نسبت به چیزهای کامل مهلت فراوان تری برای زندگی دارند . چیزهای کامل یا باید به صورت پازل در بیایند و یا برخی از اجزای خود را در حجابِ غیبت فرو کنند تا همچنان مورد توجه واقع شوند .
شاید ضرب المثل دوری و دوستی بی تناسب نباشد برای موضوع فرار از جزمیت و قطعیت .
چیزهایی که هستند اگر به چیزهایی که می خواهند بشوند تبدیل نشوند از چرخه ی زندگی خارج خواهند شد .
احمد آذرکمان ـ 97/8/6