گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۶۹

الا یا ساقیا انی لظمن و مشتاق
ادر کأسا و لا تنکر فان القوم قد ذاقوا
اذا ما شئت اسراری ادر کأسا من النار
فاسکرنی و سائلنی الی من انت مشتاق
اضاء العشق مصباحا فصار اللیل اصباحا
و من انواره انشقت علی الاحجار احداق
فداء العشق ادوائی و مر العشق حلوائی
و انی بین عشاق اسوق حیث ما ساقوا
خذ الدنیا و خلینا فدنیا العشق تکفینا
لنا فی العشق جنات و بلدان و اسواق
و ارواح تلاقینا و ارواح سواقینا
و خمر فیه مدرار و کأس العشق رقراق

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا یا ساقیا انی لظمن و مشتاق
ادر کأسا و لا تنکر فان القوم قد ذاقوا
هوش مصنوعی: ای ساقی، من در تشنگی و اشتیاقم، جامی به من بده و انکار نکن، زیرا که دوستان چشیدند و لذت بردند.
اذا ما شئت اسراری ادر کأسا من النار
فاسکرنی و سائلنی الی من انت مشتاق
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی رازها را بدانی، جامی از آتش به من بده و مرا مست کن، و سپس از من بپرس که به چه کسی مشتاقی.
اضاء العشق مصباحا فصار اللیل اصباحا
و من انواره انشقت علی الاحجار احداق
هوش مصنوعی: نور عشق مانند چراغی درخشید و شب به صبح تبدیل شد. از نور آن، چشمان سنگ‌ها نیز روشن شدند.
فداء العشق ادوائی و مر العشق حلوائی
و انی بین عشاق اسوق حیث ما ساقوا
هوش مصنوعی: من برای عشق خود هزینه می‌دهم و رنج‌های عشق برایم شیرین است و من در میان عاشقان حرکت می‌کنم، هر جا که آنها مرا ببرند.
خذ الدنیا و خلینا فدنیا العشق تکفینا
لنا فی العشق جنات و بلدان و اسواق
هوش مصنوعی: دنیا را بگیر و ما را در عشق رها‌ کن، زیرا در عشق به ما باغ‌ها و سرزمین‌ها و بازارهایی کافی است.
و ارواح تلاقینا و ارواح سواقینا
و خمر فیه مدرار و کأس العشق رقراق
هوش مصنوعی: اگر روح‌هایمان در کنار هم باشد و روح‌های ما با هم پیوند بخورند، و در آنجا نوشیدنی‌هایی بی‌پایان و جام عشق در حال جریانی لطیف وجود داشته باشد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۶۹ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1390/12/29 10:02
امیدی

در بیت اول ظمآن درست است.

1390/12/18 21:03

در بیت نخست واژه‌ی« لظمآن» صحیح است که به معنای« تشنه‌ام» می‌باشد