گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۶۴

بوسیسی افندیمو هم محسن و هم مه رو
نیپو سر کینیکا چونم من و چونی تو
یا نعم صباح ای جان مستند همه رندان
تا شب همگان عریان با یار در آب جو
یا قوم اتیناکم فی الحب فدیناکم
مذ نحن رایناکم امنیتنا تصفوا
گر جام دهی شادم دشنام دهی شادم
افندی اوتی تیلس ثیلو که براکالو
چون مست شد این بنده بشنو تو پراکنده
قویثز می کناکیمو سیمیر ابرالالو
یا سیدتی هاتی من قهوه کاساتی
من زارک من صحو ایاک و ایاه
ای فارس این میدان می‌گرد تو سرگردان
آخر نه کم از چرخی در خدمت آن مه رو
پویسی چلبی پویسی ای پوسه اغا پوسی
بی‌نخوت و ناموسی این دم دل ما را جو
ای دل چو بیاسودی در خواب کجا بودی
اسکرت کما تدری من سکرک لا تصحو
واها سندی واها لما فتحت فاها
ما اطیب سقیاها تحلوا ابدا تحلو
ای چون نمکستانی اندر دل هر جانی
هر صورت را ملحی از حسن تو ای مرجو
چیزی به تو می‌ماند هر صورت خوب ار نی
از دیدن مرد و زن خالی کنمی پهلو
گر خلق بخندندم ور دست ببندندم
ور زجر پسندندم من می‌نروم زین کو
از مردم پژمرده دل می‌شود افسرده
دارد سیهی در جان گر زرد بود مازو
بانگ تو کبوتر را در برج وصال آرد
گر هست حجاب او صد برج و دو صد بارو
قوم خلقو بورا قالو شططا زورا
فی وصفک یا مولی لا نسمع ما قالوا
این نفس ستیزه رو چون بزبچه بالاجو
جز ریش ندارد او نامش چه کنم ریشو
خامش کن خامش کن از گفته فرامش کن
هین بازمیا این سو آن سو پر چون تیهو

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بوسیسی افندیمو هم محسن و هم مه رو
نیپو سر کینیکا چونم من و چونی تو
هوش مصنوعی: در این بیت، فرد به زیبایی و محبوبیت خود اشاره می‌کند و بیان می‌کند که هم خود را دوست دارد و هم محبوب خود را. او به نوعی از احساساتش نسبت به معشوقش می‌گوید و از دوستی و نزدیکی میانشان صحبت می‌کند. این رابطه عاطفی و شیرین را با تشبیه به زیبایی و مهربانی توصیف می‌کند.
یا نعم صباح ای جان مستند همه رندان
تا شب همگان عریان با یار در آب جو
هوش مصنوعی: این صبح زیبا و خوشی است، ای جان، که همه‌ی شوریدگان در کنار هم هستند. تا شب، همه بدون حجاب و آزاد، کنار یارشان در آب جوی خوش می‌گذرانند.
یا قوم اتیناکم فی الحب فدیناکم
مذ نحن رایناکم امنیتنا تصفوا
هوش مصنوعی: ای مردم، ما به سوی شما در عشق آمدیم، و دین ما را از آن زمان که شما را دیدیم به خوبی درک کردیم.
گر جام دهی شادم دشنام دهی شادم
افندی اوتی تیلس ثیلو که براکالو
هوش مصنوعی: هرچه به من بدهی یا بگویی، من خوشحال می‌شوم. حتی اگر بی‌احترامی کنی، باز هم خوشحالم. مهم این است که احساسات من همیشه مثبت است.
چون مست شد این بنده بشنو تو پراکنده
قویثز می کناکیمو سیمیر ابرالالو
هوش مصنوعی: وقتی این بنده مست می‌شود، به تو بگو که خود را متلاشی می‌کند و در این حالت، احساسات و افکارش به شدت پراکنده می‌شوند.
یا سیدتی هاتی من قهوه کاساتی
من زارک من صحو ایاک و ایاه
هوش مصنوعی: ای سرورم، اگر کام من از قهوه خالی است، از خواب و بی‌خبری تو را می‌خواهم و در جستجوی وجود توام.
ای فارس این میدان می‌گرد تو سرگردان
آخر نه کم از چرخی در خدمت آن مه رو
هوش مصنوعی: ای فارس، تو در این میدان می‌چرخانی، اما تو هم که به دور آن محبوب می‌چرخانی، نگران نباش.
پویسی چلبی پویسی ای پوسه اغا پوسی
بی‌نخوت و ناموسی این دم دل ما را جو
هوش مصنوعی: آهسته و با احتیاط حرکت کن، ای جوان زیبای بی‌احساس و بی‌عفت! در این لحظه، دل ما را به تپش وادار کن.
ای دل چو بیاسودی در خواب کجا بودی
اسکرت کما تدری من سکرک لا تصحو
هوش مصنوعی: ای دل، وقتی که آرام گرفتی و در خواب بودی، کجا بودی؟ حالا که مستی‌ات را نمی‌فهمی، از خواب که بیدار شوی، دیگر هوشیاری نخواهی داشت.
واها سندی واها لما فتحت فاها
ما اطیب سقیاها تحلوا ابدا تحلو
هوش مصنوعی: آه، چقدر خوب است که آنجا را باز کرد و به ما آب داد. چقدر لذیذ است نوشیدنی‌اش، همیشه خوشمزه و دلپذیر می‌باشد.
ای چون نمکستانی اندر دل هر جانی
هر صورت را ملحی از حسن تو ای مرجو
هوش مصنوعی: ای تو مانند نمکستانی که در دل هر انسانی وجود دارد، هر شکلی از زیبایی تو را به همراه دارد، ای کسی که تمامی آرزوها به تو وابسته است.
چیزی به تو می‌ماند هر صورت خوب ار نی
از دیدن مرد و زن خالی کنمی پهلو
هوش مصنوعی: هرگاه که به زیبایی و ظاهری پسندیده کسی اهمیت دهی، آن زیبایی در دل و جانت می‌ماند و تو باید از فکر کردن به دیگران و ظاهر آن‌ها دست بکشی تا بتوانی به این زیبایی‌ها نزدیک‌تر شوی.
گر خلق بخندندم ور دست ببندندم
ور زجر پسندندم من می‌نروم زین کو
هوش مصنوعی: اگر مردم به من بخندند، یا دست‌های مرا ببندند، یا حتی اگر مرا آزار دهند، من از این مسیر دور نمی‌شوم.
از مردم پژمرده دل می‌شود افسرده
دارد سیهی در جان گر زرد بود مازو
هوش مصنوعی: اگر دل انسان از مردم گرفته و غمگین باشد، درونش دچار افسردگی و تیرگی می‌شود. در واقع، اگر شخصی از نظر روحی زرد و پژمرده باشد، نشان از ناراحتی و آسیب‌پذیری او دارد.
بانگ تو کبوتر را در برج وصال آرد
گر هست حجاب او صد برج و دو صد بارو
هوش مصنوعی: اگر صدها مانع و دیوار پیش رو باشد، صدای تو می‌تواند کبوتر را به سوی آغوش وصال برساند.
قوم خلقو بورا قالو شططا زورا
فی وصفک یا مولی لا نسمع ما قالوا
هوش مصنوعی: مردم به زبان‌های مختلف از تو سخن گفته و نظرات مختلفی ابراز کرده‌اند، اما ما به آنچه که درباره تو می‌گویند توجهی نداریم.
این نفس ستیزه رو چون بزبچه بالاجو
جز ریش ندارد او نامش چه کنم ریشو
هوش مصنوعی: این نفس سرکش و جدال‌طلب مانند پسربچه‌ای است که فقط ریشی بی‌مفهوم دارد. نام او را چه بگذارم که فقط به ریشش می‌پردازد؟
خامش کن خامش کن از گفته فرامش کن
هین بازمیا این سو آن سو پر چون تیهو
هوش مصنوعی: سکوت کن، سکوت کن و از صحبت‌های گذشته یاد نکن. به این طرف و آن طرف نرو، مثل پرنده‌ای که در حال پرواز است.

حاشیه ها

1393/10/05 14:01
محمد

کسی میدونه، بخشایی از این شعر به چه زبانی سروده شده؟!!!

1393/10/05 14:01
محمد

بیت یکی مونده به آخر، مصرع اول؛ اگه از هم جدا بنویسین، بهتر خونده میشه( این نفس ستیزه رو، چون بز به چه بالاخو)

1393/11/31 15:01
محمد

خودم فهمیدم به چه زبانیه... نمیخواد کسی بگه
خب این یه ملمعه فارسی عربی یونانیه...

1393/12/03 18:03
محمد رضا

معنی بیت 1: ای سرور احسانگر و ماه روی من! کجایی؟ تو را میجویم که بپرسم من چگونه ام و تو چگونه ای؟!!
معنی بیت 4: سرورم! هرچه تو بخواهی، من نیز همان خواهم و انجام آنرا امید دارم.
معنی بیت 5: خدایا! یاری ام کن که این سخنان پراکنده را به گوش او برسانم.
معنی بیت 8: ای بزرگ! دوستت دارم، دوستت دارم تو کجایی؟!!

1397/07/22 12:10
انجد

بیت یک: پو ئیسی سی افندی مو
به خط یونانی: Πού είσαι συ, αφέντη μου
به خط لاتین: Poú eísai sy, afénti mou
به معنای: کجایی تو ای سرور من؟
بیت دوم: نه ایپو سَراکینیکا
به خط یونانی: Να είπω σαρακηνικά
به خط لاتین: Na eípo sarakiniká
به معنای: به زبان مسلمانان به تو می‌گویم.
بیت چهارم: افندی او، تی ثیلیِس سی، ثلو، کَی پَراکَلو
به خط یونانی: Αφέντη ό, τι θέλεις συ, θέλω και παρακαλώ
به خط لاتین: Afénti ó, ti théleis sy, thélo kai parakaló
ترجمه: ای سرور! هر چه تو می‌خواهی، من همان می‌خواهم، خواهش می‌کنم.
بیت پنجم: وُیثیس مه کَناکی مو، سیمِرا پَرالالو
به خط یونانی: Βοήθησ’ με κανάκι μου, σήμερα παραλαλώ
به خط لاتین: Voíthis’ me kanáki mou, símera paralaló
به معنای: مرا یاری کن ای محبوب من! امروز، سوگند می‌خورم
بیت هشتم: پو ئیسی چلبی؟ پو ئیسی؟ ئی پو ئیسی؟ آگاپو سی!
به خط یونانی: Πού είσαι τσελεμπή, πού είσαι, έη πού ‘σαι; αγαπώ σε
به خط لاتین: Poú eísai tselempí, poú eísai, éi poú ‘sai? agapó se
ترجمه: ای چلبی [=آقا] کجایی؟ کجایی؟ آی کجایی؟ دوستت دارم (عاشق تو ام)
نقل از آدرس: پیوند به وبگاه بیرونی

1402/02/29 03:04
یزدانپناه عسکری

این نفس ستیزه‌جو چون بُزبچه بالا جو / جز ریش ندارد او نامش چه نهم ریشو

[عَدُوٌّ مُبین‏ بر بالای حصة وجودی، غارتگر آگاهی و مانع تکامل بشر]