گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۴۳

آینهٔ جان شده چهرهٔ تابان تو
هر دو یکی بوده‌ایم، جان من و جان تو
ماهِ تمام دُرست! خانهٔ دل آن توست
عقل که او خواجه بود بنده و دربان تو
روح ز روز الست بود ز روی تو مست
چند که از آب و گِل بود پریشان تو
گِل چو به پستی نشست آب کنون روشن‌ست
رفت کنون از میان آنِ من و آنِ تو
قیصر رومی کنون زنگیکان را شکست
تا به ابد چیره باد دولت خندان تو
ای رخ تو همچو ماه، ناله کنم گاه گاه
ز آنک مرا شد حجاب، عشق سخندان تو

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آینهٔ جان شده چهرهٔ تابان تو
هر دو یکی بوده‌ایم، جان من و جان تو
هوش مصنوعی: چهره درخشان تو مانند آینه‌ای شده است که روح مرا به نمایش می‌گذارد؛ ما هر دو از یک روح هستیم، جان من و جان تو یکی شده‌اند.
ماهِ تمام دُرست! خانهٔ دل آن توست
عقل که او خواجه بود بنده و دربان تو
هوش مصنوعی: ماه کامل به درستی در دل تو جای دارد، و عقل که آقا و فرمانده است، به عنوان خدمتگزار و دربان تو حضور دارد.
روح ز روز الست بود ز روی تو مست
چند که از آب و گِل بود پریشان تو
هوش مصنوعی: روح من از روز الست به خاطر چهره تو سرمست و شاداب است، همچنان که از آب و گل پریشان و ناآرام است.
گِل چو به پستی نشست آب کنون روشن‌ست
رفت کنون از میان آنِ من و آنِ تو
هوش مصنوعی: وقتی گل به زمین افتاد، حالا روشن است که رابطه ما از میان رفته است و دیگر خبری از آن محبت و نزدیکی نیست.
قیصر رومی کنون زنگیکان را شکست
تا به ابد چیره باد دولت خندان تو
هوش مصنوعی: قیصر رومی اکنون زنگیان را شکست داد تا همیشه خوشبختی و موفقیت‌های تو ادامه داشته باشد.
ای رخ تو همچو ماه، ناله کنم گاه گاه
ز آنک مرا شد حجاب، عشق سخندان تو
هوش مصنوعی: چهره تو چون ماه است و من گاهی ناله می‌زنم، زیرا عشق تو برایم مانع شده و نمی‌توانم به تو نزدیک شوم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۴۳ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"یار/ آیینه"
با صدای بیژن کامکار (آلبوم مستان سلامت می کنند)