گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۳۰

صوفیانیم آمده در کوی تو
شیء لله از جمال روی تو
از عطش ابریق‌ها آورده‌ایم
کاب خوبی نیست جز در جوی تو
هابده چیزی به درویشان خویش
ای همیشه لطف و رحمت خوی تو
حسن یوسف قوت جان شد سال قحط
آمدیم از قحط ما هم سوی تو
صوفیان را باز حلوا آرزو است
از لب حلوایی دلجوی تو
ولوله در خانقاه افتاد دوش
مشک پر شد خانقاه از بوی تو
دست بگشا جانب زنبیل ما
آفرین بر دست و بر بازوی تو
شمس تبریزی توی خوان کرم
سیر شد کون و مکان از طوی تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صوفیانیم آمده در کوی تو
شیء لله از جمال روی تو
هوش مصنوعی: ما عارفان در کوی تو حاضر شده‌ایم، به خاطر زیبایی چهره تو که فقط برای خداست.
از عطش ابریق‌ها آورده‌ایم
کاب خوبی نیست جز در جوی تو
هوش مصنوعی: ما از تشنگی و کمبود آب به دنبال آب‌پاش‌ها آمده‌ایم و در این مدت به جز در جوی تو به هیچ‌چیز دیگری نمی‌توانیم دل خوش کنیم.
هابده چیزی به درویشان خویش
ای همیشه لطف و رحمت خوی تو
هوش مصنوعی: ای همیشه مهربان و بخشنده، چیزی به درویشان خود عنایت کن.
حسن یوسف قوت جان شد سال قحط
آمدیم از قحط ما هم سوی تو
هوش مصنوعی: در سال‌های سخت و کمبود، جمال و زیبایی یوسف برای ما مانند غذایی برای جان شد و ما در این زمان دشوار به سوی تو آمدیم.
صوفیان را باز حلوا آرزو است
از لب حلوایی دلجوی تو
هوش مصنوعی: صوفیان به دنبال خواسته‌ای شیرین هستند که از محبت و لطف تو به دست می‌آورند.
ولوله در خانقاه افتاد دوش
مشک پر شد خانقاه از بوی تو
هوش مصنوعی: شب گذشته در خانقاه جنب و جوش و شلوغی زیادی به وجود آمد و فضای خانقاه از عطر حضور تو پر شد.
دست بگشا جانب زنبیل ما
آفرین بر دست و بر بازوی تو
هوش مصنوعی: دستت را به سوی زنبیل ما دراز کن، آفرین بر دستان و بازوان تو.
شمس تبریزی توی خوان کرم
سیر شد کون و مکان از طوی تو
هوش مصنوعی: شمس تبریزی در فضایی سرشار از نعمت و بخشش پرورش یافته است و همه هستی و موجودات در جلال و عظمت او غوطه‌ورند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۳۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1390/10/18 00:01
نازیلا

کآب خوبی نیست جز در جوی تو

1399/04/16 05:07
ابومنا

ابریق های بهشت (قرآن)
مقربین از نوشیدن شراب کاسه ها دچار صداع و خماری که به دنبال خمر هست، نمی شوند، و شراب بهشت مانند شراب دنیا خمارآور نیست، و عقل آنان به خاطر سکری که از نوشیدن شراب حاصل می شود زایل نمی گردد، در عین این که مست می شوند عقلشان را هم از دست نمی دهند.
قرآن کریم در مورد پذیرایی از مقربان با شراب بهشتی در ابریق ها (ظرف هایی بسیار درخشنده) می فرماید: «اولـئک المقربون• فی جنت النعیم• یطوف علیهم ولدن مخلدون• باکواب و اباریق و کاس من معین» آنها مقربانند•در باغهای پر نعمت بهشت جای دارند•
واقعه/سوره56، آیه11.
کلمه اکواب جمع کوب است، که در عرب به معنای ظرفی است که نه دسته داشته باشد و نه لوله به خلاف اباریق که جمع ابریق است و به معنای ظرفی است که هم دسته دارد، و هم لوله، و در فارسی آن آفتابه می گویند. و بعضی گفته اند: ابریق به معنای ظرفی است که تنها لوله داشته باشد. و کلمه کأس همان کاسه فارسی است .بعضی از مفسرین در پاسخ از این سوال که چرا اکواب و اباریق را جمع آورد،و در خصوص کأس آن را به صیغه مفرد آورد، گفته اند: جهتش این است که کلمه کأس تنها در موردی بر ظرف اطلاق می شود که پر باشد، و کاسه خالی را کأس نمی گویند.
خمر معین
و مراد از معین خمر معین است، یعنی شرابی که پیش روی آدمی جریان داشته باشد.مقربین از نوشیدن آن کاسه ها دچار صداع و خماری که دنبال خمر هست نمی شوند، و شراب بهشت مانند شراب دنیا خمارآور نیست، و عقل آنان به خاطر سکری که از نوشیدن شراب حاصل می شود زایل نمی گردد، در عین این که مست می شوند عقلشان را هم از دست نمی دهند.
طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج19، ص209.
...پیوند به وبگاه بیرونی

1402/10/10 19:01
احمد خرم‌آبادی‌زاد

واژه «هابده» در مصرع نخست بیت شماره 3 یعنی «بده، ببخش».