غزل شمارهٔ ۲۲۲۸
جان ما را هر نفس بستان نو
گوش ما را هر نفس دستان نو
ماهیانیم اندر آن دریا که هست
روز روزش گوهر و مرجان نو
تا فسون هیچ کس را نشنوی
این جهان کهنه را برهان نو
عیش ما نقد است وآنگه نقد نو
ذات ما کان است وآنگه کان نو
این شکر خور این شکر کز ذوق او
میدهد اندر دهان دندان نو
جمله جان شو ار کسی پرسد تو را
تو کیی گو هر زمانی جان نو
من زمین را لقمهام لیکن زمین
رویدش زین لقمه صد لقمان نو
زرد گشتی از خزان غمگین مشو
در خزان بین تاب تابستان نو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جان ما را هر نفس بستان نو
گوش ما را هر نفس دستان نو
هوش مصنوعی: هر لحظه که میگذرد، جان ما را تازه میکند و هر صدا و نغمهای که میشنویم، به ما طراوت و تازگی میبخشد.
ماهیانیم اندر آن دریا که هست
روز روزش گوهر و مرجان نو
هوش مصنوعی: ما در دریایی زندگی میکنیم که هر روز آن پر از جواهرات و مرجانهای جدید است.
تا فسون هیچ کس را نشنوی
این جهان کهنه را برهان نو
هوش مصنوعی: هرگز بدون اینکه تحت تاثیر دیگران قرار بگیری، این دنیا را به شیوهای تازه به تصویر بکش.
عیش ما نقد است وآنگه نقد نو
ذات ما کان است وآنگه کان نو
هوش مصنوعی: زندگی ما در حال حاضر است و بنابراین باید از آن بهرهبرداری کنیم. آنچه که وجود ما را تشکیل میدهد، تازگی و نو بودن است و از این رو، همیشه در حال تغییر و تحول هستیم.
این شکر خور این شکر کز ذوق او
میدهد اندر دهان دندان نو
هوش مصنوعی: این شخص شکرینزبان به قدری خوشمزه و شیرین صحبت میکند که کلامش مانند شکر در دهان میماند و حس خوبی را به انسان منتقل میکند.
جمله جان شو ار کسی پرسد تو را
تو کیی گو هر زمانی جان نو
هوش مصنوعی: اگر کسی از تو بپرسد که تو کیستی، بگو که در هر زمانی جان تازهای دارم.
من زمین را لقمهام لیکن زمین
رویدش زین لقمه صد لقمان نو
هوش مصنوعی: من زمین را برای خودم میدانم و با این حال، زمین از این خوراک (لقمه) که من به آن فکر میکنم، به صد لقمان جدید میروید و رشد میکند.
لقمان در اینجا به معنای حکیم و عالم است، از این رو اشاره به این دارد که از زمین نه تنها چیزی به دست میآوریم، بلکه میتوانیم شاهد ظهور حکمت و دانایی جدید در آن باشیم.
زرد گشتی از خزان غمگین مشو
در خزان بین تاب تابستان نو
هوش مصنوعی: از اینکه در فصل پاییز زرد شدهای غمگین نباش، چراکه در این فصل نیز زیباییهایی وجود دارد و باید به فصل تابستان جدید امیدوار بود.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۲۲۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1396/09/06 12:12
علی
شعری بسیار زیبا از توصیف دنیای عشق جاودانه که هر آنچه در آن دنیا یافت می شود از نفس و گوش و چشم ، هر زمان تازه و نو هست و عیش آن هر لحظه جدید تر از قبل می شود . معنی واقعی لذت و خوشی در غرق شدن در این دنیای جاودانگی حاصل می شود.
1402/05/26 11:07
سفید
جله جان شو ار کسی پرسد تو را
تو کیای گو هر زمانی جان نو...