گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲۲۷

مطربا اسرار ما را بازگو
قصه‌های جان فزا را بازگو
ما دهان بربسته‌ایم امروز از او
تو حدیث دلگشا را بازگو
من گران گوشم بنه رخ بر رخم
وعده آن خوش لقا را بازگو
ماجرایی رفت جان را در الست
بازگو آن ماجرا را بازگو
مخزن انا فتحنا برگشا
سر جان مصطفی را بازگو
مستجاب آمد دعای عاشقان
ای دعاگو آن دعا را بازگو
چون صلاح الدین صلاح جان ماست
آن صلاح جان‌ها را بازگو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مطربا اسرار ما را بازگو
قصه‌های جان فزا را بازگو
هوش مصنوعی: ای هنرمند، رازهای ما را بیان کن و داستان‌های دلنشین و زندگی‌بخش را برای ما بگو.
ما دهان بربسته‌ایم امروز از او
تو حدیث دلگشا را بازگو
هوش مصنوعی: امروز ما سکوت کرده‌ایم، اما تو می‌توانی داستانی شیرین و دلنشین را برای او بگویی.
من گران گوشم بنه رخ بر رخم
وعده آن خوش لقا را بازگو
هوش مصنوعی: من با دقت و توجه گوش می‌دهم، چهره‌ات را به من نشان بده و وعده دیدار آن معشوق زیبا را برایم تکرار کن.
ماجرایی رفت جان را در الست
بازگو آن ماجرا را بازگو
هوش مصنوعی: رویدادی در گذشته وجود داشت که جان را در دوران قبل از آفرینش (در عالم الست) به خود مشغول کرد. اکنون آن ماجرا را برایم تعریف کن.
مخزن انا فتحنا برگشا
سر جان مصطفی را بازگو
هوش مصنوعی: ما در دل خود منبعی از حکمت و علم را گشوده‌ایم، پس راز و اسرار روح و جان پیامبر را بیان کن.
مستجاب آمد دعای عاشقان
ای دعاگو آن دعا را بازگو
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که دعاهای عاشقان به اجابت رسیده است. ای دعاگو، آن دعای خاص را بار دیگر بیان کن.
چون صلاح الدین صلاح جان ماست
آن صلاح جان‌ها را بازگو
هوش مصنوعی: چون صلاح الدین باعث خوشی و سلامت روح ماست، باید درباره نیکی‌ها و خوبی‌ها صحبت کنیم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲۲۷ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"Rumi, Act I: Shams and Rumi"
با صدای همایون شجریان (آلبوم Abdi: Rumi)

حاشیه ها

1395/06/26 18:08
احسان

واقعا مولانا این شعرو تو معراج گفته این شعر از زمین در نمیاد

1395/06/03 13:09
فرزام

دوست گرامی کاملاً درست می فرمایید. این ابیات در یکی از معراجهای حضرت مولانا بر ایشان نازل شده، گفتگویی است میان وی و عالم ناسوت، به نظر می رسد هنوز اسرار بسیاری بر حضرتش گشوده نشده بود. از پیمان روز الست می پرسد و از رازهایی که بر محمد (ص) عرضه شد که جانش ملکوتی شد. سر جان مصطفی را بازگو!

1395/06/03 13:09
فرزام

سهو قلم ، منظور عالم لاهوت است و چنانچه خود حضرتش می فرماید جهان نیستی و عدم.

1395/06/03 18:09
گمنام-۱

صد البته شعر نه از زمین که از زبان شاعر به در می آید
در باره معراجها!!
لطفا تجدید نظر فرمایید.

1395/06/03 18:09
مهناز ، س

گمنام 1 گرامی
من به خود حق نمی دهم در رویاهای دیگران ، اگرچه بی پایه و خیال پردازی باشد خللی وارد کنم ، بعضی با همین افکار خوشند ، خوش باشند
تنها نگرانیم از انحراف افکاری ست که به خورد جوانان می دهند
همیشه در این لغت معراج حیران بوده ام ، لاهوت و ناسوت ؟؟؟؟
مانا باشید

1395/06/04 20:09
فرزام

مراد از معراج نه اینکه حضرت مولانا سوار بر مرکبی می شده و با گذشتن از افلاک بلورین هفت گانه به عالم بالا می رفته، بلکه معراج درونی و یا رسیدن به حالتی از مکاشفه است که در تمامی دیوان کبیر و مثنوی شریف نشان از آن هست. خودش می فرماید : بیتی دو بماند اما بردند مرا جانا جایی که جهان آنجا بس مختصرم آمد" . دیگر اینکه خود مولانا بارها از منع شدنش به گفتن اسرار یاد کرده؛ مجملش کردم نگفتم زان بیان ورنه هم لبها بسوزد هم زبان. من تمام آن نیارم گفت ازآن منع می آید ز صاحب مرکزان. از کجا این الهامات به او می شده؟ اگر بخواهید بگویید مالیخولیا داشته و یا دروغگو بوده، بهتر است دست از او بردارید.اگر هم بخواهید با روش ماتریالیستی و امروز گرایانه به مولانا نزدیک شوید، نتیجه اش جز گمراهی نیست. خود او می فرماید : زین رسن قومی درون چه شدند

1396/08/28 07:10
بنفشه رضایی

بسیار دقیق فرمودید جناب فرزام
سرکار خانم مهناز عزیز، به قول عین القضات، این حدیث نرسد، تو باید که دررسی!

1396/08/28 10:10
حسین،۱

مهناز بانو گرامی
درست می فرمائید، من نیز بر نسلی که خیال پردازان می پرورند تأسف می خورم.
مردم دروغ را، رویا را، دست نیافتنی ها را، و ،،،،، دوست دارند.
بر نهال خیال می پیچند، تا درختی به سان خواب شود.
در خرافات غرقه می گردند، آرزوهایشان سراب شود.
شما نیز مانا باشید

1397/06/31 21:08
اسماعیل

بسیار عالی استاد فرزام.

1397/09/08 20:12
عارف

بر ریز آن رطل گران بر آه سرد منکران

1398/07/28 13:09
محمد

در باره معراج این حقیقت بر اهل دین مکشوف است که معراج روحانی و جسمانی است که معراج جسمانی مختص به حضرت رسول اکرم بوده و حتی در باره بقیه ائمه این نوع معراج گفته نشده و اما معراج روحانی امریست که برای هر مومن حقیقی قابل دست یافتن است که فرمودند الصلاه معراج المومن .
لازم به یاد اوری است که زمانی که مینویسید حضرت مولانا نباید حضرت رسول را بدون القاب و احترامات یاد کنید تا موجب این شبه شود که مولانا را مقامی بالا تر از رسول اکرم قائل هستید.

1399/07/22 13:09
Tara

درود بر شما
می شود معنی شعرها را نیز بگنجانید ،سپاسگزارم

1399/08/07 01:11
همایون

مطرب با زبان راز آشناست زبان هستی را می داند و در گوش رازآشنایان قصه های جان فزا را بازگو میکند، این جان انسان است که هرلحظه بزرگتر میشود و هستی نیز پا به پای آن بزرگ میشود و جان های پاک و بزرگ را برمی گزیند و مصطفی میکند، همه فرهنگ جلال دین همان کاری است که هستی از روز نخست (الست) انجام میدهد و آن برگزیدن جان های پاک است
و انسان در بزرگی هستی و در صلاح جان نقش بزرگی در هستی بر عهده دارد، انجام این نقش آرزوی عاشقان است
نکته زیبای غزل آنجاست که جلال دین در برابر مطرب خود را به کری و گوش سنگینی میزند و میگوید بیا روبروی من و با من سخن بگو یعنی مخاطب تو منم و من در این کار با تو همکارم زیرا آن انسان بزرگ و آن خوش سیما و خوب چهره را ملاقات کرده ام و مصطفی را برگزیده ام و او هم مرا برگزید و من نوید میدهم که دعای عاشقان پاسخ داده شد شما فقط بدانید که آن چه دعایی بود که هستی به آن جواب مثبت داد
غزل کوتاه و پُرنکته که نشان از مطربی چیره دست دارد

1404/02/04 22:05
افسانه چراغی

این دو بیت بخشی از ابیاتی است که با آوای خوش همایون شجریان و محمد معتمدی در اپرای عروسکی دیدار شمس و مولانا به زیبایی خوانده شده:

مخزن «انّا فتحنا» برگشا!

سِرّ جان مصطفا را بازگو!

مستجاب آمد دعای عاشقان

ای دعاگو! آن دعا را بازگو!