اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقی بر من پریشانت کنم نیکو شنو
کم عمارت کن که ویرانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: من به عشق تو میخواهم تو را دچار پریشانی کنم، پس خوب گوش کن. بیزرگتر از آنچه که هستی، من میخواهم به تو زندگی ببخشم، اما خوب گوش کن، زیرا ممکن است که همه چیز را به ویرانه تبدیل کنم.
گر دو صد خانه کنی زنبوروار و موروار
بیکس و بیخان و بیمانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: اگر تو مانند زنبور و مورچه، دو صد خانه بسازی و در تنهایی و بدون همراهی زندگی کنی، باز هم به خوبی و نیکویی زندگیات را بشنو و درک کن.
تو بر آنک خلق مست تو شوند از مرد و زن
من بر آنک مست و حیرانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: تو به خاطر آنکه دیگران، چه مرد و چه زن، از حال مستی تو به وجد بیایند، من نیز قصد دارم تو را مست و حیرت زده کنم. خوب گوش کن!
چون خلیلی هیچ از آتش مترس ایمن برو
من ز آتش صد گلستانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: در اینجا میگوید که مانند یک دوست و یار دلسوز، از آتش نترس و ایمن باش، زیرا من از این آتش میتوانم صد گلستان برای تو بسازم. بنابراین با گوش شنوایی به من توجه کن و به حرفهایم گوش بده.
گر که قافی تو را چون آسیای تیزگرد
آورم در چرخ و گردانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: اگر قافیهات را مانند آسیای تیز بچرخانم و به گردش درآورم، خوب گوش کن.
ور تو افلاطون و لقمانی به علم و کر و فر
من به یک دیدار نادانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: اگر تو همچون افلاطون و لقمان با دانش و حکمت باشی، من با یک بار دیدن تو را به گونهای نیکو میآموزم که خودت متوجه نخواهی شد.
تو به دست من چو مرغی مردهای وقت شکار
من صیادم دام مرغانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: تو مثل یک پرندهی مرده هستی که در دستان من قرار دارد. هنگامی که من در حال شکار هستم، من صیادی هستم که میتوانم دامهای خوبی برای پرندگان تو بیندازم. به این موضوع خوب توجه کن.
بر سر گنجی چو ماری خفتهای ای پاسبان
همچو مار خسته پیچانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: ای نگهبان گنج، تو مانند ماری در خواب هستی. من هم مثل مار خسته به دور تو میپیچم و تو را به خوبی میشنویدم.
ای صدف چون آمدی در بحر ما غمگین مباش
چون صدفها گوهرافشانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: ای صدف، وقتی که به دریا آمدی، ناامید نباش. چون من میتوانم تو را مملو از گوهری ارزشمند کنم، پس به خوب شنیدن گوش کن.
بر گلویت تیغها را دست نی و زخم نی
گر چو اسماعیل قربانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: به هیچوجه به گلویت دست نزن و زخمی نکن، اگر من مثل اسماعیل برای تو قربانی شوم، بهتر است که این را خوب بشنوی.
دامن ما گیر اگر تردامنی تردامنی
تا چو مه از نور دامانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: اگر کمی دست به دامنت بیفتی، میتوانم همچون ماه، نور وجودت را زیبا و درخشان کنم.
من همایم سایه کردم بر سرت از فضل خود
تا که افریدون و سلطانت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: من مانند یک پرنده بزرگ، با لطف خود بر تو سایه انداختهام تا به تو کمک کنم تا همچون افریدون، سلطنت و رهبری را بهخوبی به دست بگیری.
هین قرائت کم کن و خاموش باش و صبر کن
تا بخوانم عین قرآنت کنم نیکو شنو
هوش مصنوعی: شخصی به دیگری میگوید که آرام باشد و از خواندن کم کند، و بر patience خود اتکا کند، زیرا او میخواهد به زودی چیزی مهم را بگوید که باید خوب گوش داد.
حاشیه ها
جلال دین اینجا صنعت غزل را گسترش داده است و غزل مسدس 1665 را به مثمن تبدیل کرده
و ردیف نیکو شنو را نیز به آن افزوده است تا تاکید را بیشتر کند و همچنین چند بیت را حذف نموده که ضروری نمیدیده است. اینجا آن تغییراتی که نتیجه همنشینی با شمس دین بوده است را بر میشمارد و هدف خود را از مکتب و عرفان خود بیان میکند و ادعا میکند که با او بودن این سعادت و بزرگی را نصیب ما میکند
آنچه جالب توجه است توجه جلال دین به واژههای فرهنگ ایرانی مانند فریدون و هما در کنار دیگر کلماتی چون اسماعیل و خلیل و یا افلاطون و لقمان است که باور او را به بزرگی مقام انسان بیان میدارد بدون تکیه به مذهب و چارچوب خاص
1402/10/09 23:01
جاوید مدرس اول رافض
این غزل زیباتر از غزل شماره ۱۶۶۵ شده است
1402/10/09 23:01
جاوید مدرس اول رافض
گر که قافی تو را چون آسیای تیزگرد
آورم در چرخ و گردانت کنم نیکو شنو
در این بیت اگر (که) را کوه(کُه) بخوانیم صحیح خواهد بود وگرنه باید به ترتبب زیر یک (من) اضافه نمائیم
گر که قافی من ترا چون آسیای تیز گرد
تا وزنش درست باشد.
و در بیت هفتم صیًادم را صَیادم باید خواند بدون تشدید یا