غزل شمارهٔ ۲۲۰۲
ای جهان برهم زده سودای تو سودای تو
چاشنی عمرم از حلوای تو حلوای تو
دامن گردون پر از در است و مروارید و لعل
میدوانند جانب دریای تو دریای تو
جانهای عاشقان چون سیلها غلطان شده
تا بریزد جمله را در پای تو در پای تو
جانهای عاشقان چون سیلها غلطان شده
میدوانند جانب دریای تو دریای تو
ای خمار عاشقان از بادههای دوشِ تو
وی خراب امروزم از فردای تو فردای تو
من نظر کردم به جانِ سادهی بیرنگِ خویش
زرد دیدم نقشش از صفرای تو صفرای تو
چون نظر کردم نکو من در صفای گوهرت
ماه رخ بنمود از سیمای تو سیمای تو
ماه خواندم من تو را بس جرم دارم زین سخن
مه کی باشد کاو بود همتای تو همتای تو
این چنین گوید خداوند شمس تبریزی بنام
ای همه شهر دلم غوغای تو غوغای تو
غزل شمارهٔ ۲۲۰۱: در گذر آمد خیالش گفت جان این است اوغزل شمارهٔ ۲۲۰۳: جسم و جان با خود نخواهم خانه خمار کو
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جهان برهم زده سودای تو سودای تو
چاشنی عمرم از حلوای تو حلوای تو
هوش مصنوعی: ای دنیا، تو باعث آشفتگی من شدهای و想های تو تمام وجودم را در بر گرفته است. خوشی و لذت زندگیام به خاطر توست و شیرینی عمرم را تو تأمین کردهای.
دامن گردون پر از در است و مروارید و لعل
میدوانند جانب دریای تو دریای تو
هوش مصنوعی: آسمان پر از درهای باز و جواهراتی چون مروارید و لعل است که به سوی دریای تو میرویم.
جانهای عاشقان چون سیلها غلطان شده
تا بریزد جمله را در پای تو در پای تو
هوش مصنوعی: عاشقان چون سیلهای خروشان شدهاند و در تلاشند تا همه احساسات و عشقهای خود را در پای تو به نمایش بگذارند.
جانهای عاشقان چون سیلها غلطان شده
میدوانند جانب دریای تو دریای تو
هوش مصنوعی: عاشقان با تمام وجود و عشق مانند سیلهای خروشان به سمت تو میروند و همواره در حال حرکت هستند.
ای خمار عاشقان از بادههای دوشِ تو
وی خراب امروزم از فردای تو فردای تو
هوش مصنوعی: ای انسان سرمست و مستیات از نوشیدنیهای شب گذشتهات، حال من که خرابم به خاطر روزی که تو برای من رقم زدی.
من نظر کردم به جانِ سادهی بیرنگِ خویش
زرد دیدم نقشش از صفرای تو صفرای تو
هوش مصنوعی: به درون خود نگریستم و دیدم که روح ساده و بیرنگ من تحت تأثیر احساسات و عواطف تو رنگ زردی به خود گرفته است. این رنگ زرد نشاندهنده تأثیر تو بر وجود من است.
چون نظر کردم نکو من در صفای گوهرت
ماه رخ بنمود از سیمای تو سیمای تو
هوش مصنوعی: زمانی که به زیبایی و خلوص گوهر تو نگاه کردم، چهره ماه از چهره تو نمایان شد.
ماه خواندم من تو را بس جرم دارم زین سخن
مه کی باشد کاو بود همتای تو همتای تو
هوش مصنوعی: من تو را به زیبایی و روشنایی ماه میخوانم، اما میدانم که با این حرفها جرمی دارم. ماهی که با تو برابری کند، وجود ندارد.
این چنین گوید خداوند شمس تبریزی بنام
ای همه شهر دلم غوغای تو غوغای تو
هوش مصنوعی: خداوند شمس تبریزی چنین میگوید: ای کسی که در دل من هستی، همواره صدای تو و هیجانهای تو در زندگیام طنینانداز است.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۲۰۲ به خوانش عندلیب
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"همتای تو"
با صدای داود آزاد (آلبوم تو همه، ما هیچ (به یاد استاد حسن کسایی))
حاشیه ها
1388/10/02 12:01
محمدرضا مروارید
واژه «شده» در پایان مصرع دوم بین دوم، مربوط به آخر مصراع اول از بیت سوم است که باید اصلاح شود.
متشکر
---
پاسخ: با تشکر، اصلاح شد.
1396/11/16 13:02
میثم حیدری
بیت چهارم اضافی است و باید حذف شود.
1396/11/16 15:02
میثم حیدری
هم چنین مصرع دوم بیت دوم و سوم جابجا نوشته شده است.