گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۳۴

نبود چنین مه در جهان ای دل همین جا لنگ شو
از جنگ می‌ترسانیم گر جنگ شد گو جنگ شو
ماییم مست ایزدی زان باده‌های سرمدی
تو عاقلی و فاضلی دربند نام و ننگ شو
رفتیم سوی شاه دین با جامه‌های کاغذین
تو عاشق نقش آمدی همچون قلم در رنگ شو
در عشق جانان جان بده بی‌عشق نگشاید گره
ای روح این جا مست شو وی عقل این جا دنگ شو
شد روم مست روی او شد زنگ مست موی او
خواهی به سوی روم رو خواهی به سوی زنگ شو
در دوغ او افتاده‌ای خود تو ز عشقش زاده‌ای
زین بت خلاصی نیستت خواهی به صد فرسنگ شو
گر کافری می‌جویدت ورمؤمنی می‌شویدت
این گو برو صدیق شو و آن گو برو افرنگ شو
چشم تو وقف باغ او گوش تو وقف لاغ او
از دخل او چون نخل شو وز نخل او آونگ شو
هم چرخ قوس تیر او هم آب در تدبیر او
گر راستی رو تیر شو ور کژروی خرچنگ شو
ملکی است او را زفت و خوش هر گونه ای می‌بایدش
خواهی عقیق و لعل شو خواهی کلوخ و سنگ شو
گر لعل و گر سنگی هلا می غلط در سیل بلا
با سیل سوی بحر رو مهمان عشق شنگ شو
بحری است چون آب خضر گر پر خوری نبود مضر
گر آب دریا کم شود آنگه برو دلتنگ شو
می‌باش همچون ماهیان در بحر آیان و روان
گر یاد خشکی آیدت از بحر سوی گنگ شو
گه بر لبت لب می‌نهد گه بر کنارت می‌نهد
چون آن کند رو نای شو چون این کند رو چنگ شو
هر چند دشمن نیستش هر سو یکی مستیستش
مستان او را جام شو بر دشمنان سرهنگ شو
سودای تنهایی مپز در خانه خلوت مخز
شد روز عرض عاشقان پیش آ و پیش آهنگ شو
آن کس بود محتاج می کو غافل است از باغ وی
باغ پرانگور ویی گه باده شو گه بنگ شو
خاموش همچون مریمی تا دم زند عیسی دمی
کت گفت کاندر مشغله یار خران عنگ شو

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۳۴ به خوانش علی اسلامی مذهب
غزل شمارهٔ ۲۱۳۴ به خوانش مروارید رضایی
غزل شمارهٔ ۲۱۳۴ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/05/09 15:08
امچم

گروه موسیقی دنگ شو برخی از اشعار این غزل را به ترانه خوانده است.
بیت های
بحری است چون آب خضر گر پر خوری نبود مضر
گر آب دریا کم شود آنگه برو دلتنگ شو
می‌باش همچون ماهیان در بحر آیان و روان
گر یاد خشکی آیدت از بحر سوی گنگ شو
توسط آن گروه به صورت:
می‌باش همچون ماهیان در بحر آیان و روان
گر آب دریا کم شود آنگه برو دلتنگ شو
خوانده شده.

1394/08/25 21:10
شایق

با سلام اگر خدا باور شدیم در حقیقت به جاودانگی انسان رسیده ایم و اگر انسان جاوید است لاجرم حدای او برای رسیدن به زندگی جاوید برنامه ای برایش دارد و این برنامه را توسط کسانی از جنس خودش به او اعلام کرده است و این کسان رسولان اویند این رسولان بیامهایی از ان دنیا اورده اند تا کسانی نگویند تا بحال از ان دنیا کسی بر نگشته است تا ببینیم چه خبر است خبر ان دنیا را این بیامبران اورده اندحال باید دید ماحصل این اخبار چیست و ایا اختلافی در ان هست یا نه و اگر نیست چرا رسولان متعدد امده اند و اگر اختلافی هست در چیست ؟

1394/08/26 17:10
سراج

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از فروغ تو به خورشید رســد صد پرتو...
خواجه راز

1395/01/17 23:04
آوا

در "دام" او افتاده ای خود تو ز عشقش زاده ای
زین بت رهایی نیستت خواهی به صد فرسنگ شو

1403/05/07 20:08
فرود کایدیmis

همون دوغ درسته

1395/04/10 08:07
سعید

بیت ششم نباید به جای دوغ، دام یا یوغ باشه؟

1395/10/25 22:12
fateme

من همیشه فکر می کردم وقتی میگه په بر لبت لب مینهد ...بعدش میگه چون این کند رو "نار"شو ..به نظرتون نار بیشتر بش نمیخوره تا ن"نای"

1395/10/26 08:12
...

همون نای درسته. چون موقع نواختن، لب بر لب نای یا همون نی میذارن. از طرفی چنگ رو هم در آغوش میکشن یا بر کنار می نهند.
میگه اگه لب بر لبت گذاشت نی شو و اگه در آغوشت کشید چنگ شو.

1396/09/28 09:11
فرزاد

در معرفی خواندگان این آهنگ تریوله اینرا به بالاترین زیبایی خوانده ولی در بالا امکان اضافه کردن ان نیست چون تریوله جزو لیست خوانندگان نیست . لطفآ این کمبود را تصحیح کنید
پیوند به وبگاه بیرونی

1397/01/04 23:04
سحر کریم زاده

ممکنه بیت آخر رو معنی کنید؟

1397/01/04 23:04
سحر کریم زاده

البته منظورم بیشتر مصرع دومه که متوجه مفهومش نمیشم

1397/02/27 15:04
محمد

کت گفت کاندر مشغله یار خران عنگ شو
عنگ یعنی عرعر خر، اگر با سواد داغون ادبیاتم اشتباه نکرده باشم میفرمایند: که به تو گفت بری همصدا و یار آن خران بشوی که فقط عرعر میکنند
مراعات و نظیر بسیار زیبایی هم برقرار کرده بین مریم، عیسی و خر حضرت عیسی

1399/12/18 08:03
طیفور

کل داستان زندگی همینه ، دیگر اینهمه سوال و فلسفیدن موردی نداره ، تکلیف روشنه..

1401/11/07 13:02
عباس بایندر

کت گفته کاند مشغله ،یار خران عنگ شویعنی هنگامی که مشغول ذکر خدایی از دل با خدا باش از بیرون همراه نره خران(انسان های  نرهخر صفت)باش یعنی صبر کن بر حال آنان از درون با خایت باشاز درون شو آشنا  وز برون بیگانه وشاینچنین زیبا روش  کم بود اندر جهان