گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۳۲

مستی ببینی رازدان می‌دانک باشد مست او
هستی ببینی زنده دل می‌دانک باشد هست او
گر سر ببینی پرطرب پر گشته از وی روز و شب
می‌دانک آن سر را یقین خاریده باشد دست او
عالم چو ضد یک دگر در قصد خون و شور و شر
لیکن نیارد دم زدن از هیبت پابست او
هر دم یکی را می‌دهد تا چون درختی برجهد
حیران شود دیو و پری در خیز و در برج است او
سبلت قوی مالیده‌ای از شیر نقشی دیده‌ای
ای فربه از بایست خود باری ببین بایست او
زو قالبت پیوسته شد پیوسته گردد حالتت
ای رغبت پیوندها از رحمت پیوست او
ای خوش بیابان که در او عشق است تازان سو به سو
جز حق نباشد فوق او جز فقر نبود پست او
شست سخن کم باف چون صیدت نمی‌گردد زبون
تا او بگیرد صیدها ای صید مست شست او

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مستی ببینی رازدان می‌دانک باشد مست او
هستی ببینی زنده دل می‌دانک باشد هست او
هوش مصنوعی: اگر بخواهی شخصی را از روی نشانه‌هایش بشناسی، می‌توانی از حالتی که در او می‌بینی، مانند مستی، فهمیده که او رازهای زیادی را می‌داند. همچنین اگر کسی را با روحیه زنده و شاداب ببینی، می‌توانی بفهمی که او دارای زندگی و انرژی است.
گر سر ببینی پرطرب پر گشته از وی روز و شب
می‌دانک آن سر را یقین خاریده باشد دست او
هوش مصنوعی: اگر به سر خوشی و شادی نگاه کنی، روز و شب پر از نشاط خواهد بود. می‌دانم که آن سر را حتماً دستان او غمگین کرده است.
عالم چو ضد یک دگر در قصد خون و شور و شر
لیکن نیارد دم زدن از هیبت پابست او
هوش مصنوعی: در عالم، دشمنان به یکدیگر در پی خونریزی و تفرقه‌اند، اما هیچ‌کدام جرأت نمی‌کنند از قدرت و هیبت او بگویند یا چیزی بگویند.
هر دم یکی را می‌دهد تا چون درختی برجهد
حیران شود دیو و پری در خیز و در برج است او
هوش مصنوعی: هر لحظه یکی را به او می‌دهد تا مانند درختی رشد کند و در نتیجه، دیو و پری در شگفتی و حرکت و بلندی او هستند.
سبلت قوی مالیده‌ای از شیر نقشی دیده‌ای
ای فربه از بایست خود باری ببین بایست او
هوش مصنوعی: شما با موهای مجعد و پرپشت خود که به شیر شباهت دارد، جذاب به نظر می‌رسید. ای فردی که چاق و فربه هستی، از وضعیت خود با دقت بیشتری نگاه کن و به این زیبایی توجه کن.
زو قالبت پیوسته شد پیوسته گردد حالتت
ای رغبت پیوندها از رحمت پیوست او
هوش مصنوعی: از آن چه هستی به سیرت و رفتار، پیوسته با همان حالت باقی می‌مانی. ای دوست، پیوندها و ارتباطاتت به واسطه رحمت و لطف او استوار است.
ای خوش بیابان که در او عشق است تازان سو به سو
جز حق نباشد فوق او جز فقر نبود پست او
هوش مصنوعی: ای بیابان زیبا که در آن عشق جریان دارد، هیچ چیز جز حقیقت بالاتر از آن نیست و هیچ چیز پایین‌تر از آن جز فقر نیست.
شست سخن کم باف چون صیدت نمی‌گردد زبون
تا او بگیرد صیدها ای صید مست شست او
هوش مصنوعی: سخن کم بگو، چون شکار تو به دام نمی‌افتد. تا زمانی که او برای شکار بیفتد، تو همچنان در مستی خود باقی خواهی ماند.