گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۱۸

می تلخی که تلخی‌ها بدو گردد همه شیرین
بت چینی که نگذارد که افتد بر رخ ما چین
میش هر دم همی‌گوید که آب خضر را درکش
رخش هر لحظه می‌گوید که گلزار مخلد بین
زبان چرب او کرد درختانی پر از زیتون
لب شیرین او خواند به افسون سوره والتین
ایا من عشق خدیه یذیب الف حور العین
هواه کاشف البلوی کعسق او یاسین
شعاع وجهه یعلو علی شمس الضحی نورا
کمال ساده الوافی یفوق الطور فی المتکین
فکم من عاشق اردی مقال الحب زر غبا
و کم من میت احیا محیاه کیوم الدین
همی‌گوید مگو چیزی وگر نی هست تمییزی
که زنده کردمی هر دم هزاران مرده زین تلقین
سکوتی عند احرار غدا کشاف اسرار
وراء الحرف معلوم بیان النور فی التعیین
چو می‌گوید بگو حاجت دهد گوشی بدین امت
که او ناگفته دریابد چو گوش غیب گو آمین
سکتنا یا صبا نجد فبلغ انت ما تدری
و ترجم ما کتمناه لاهل الحی حتی حین

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می تلخی که تلخی‌ها بدو گردد همه شیرین
بت چینی که نگذارد که افتد بر رخ ما چین
هوش مصنوعی: می‌گوید وقتی در زندگی با تلخی‌ها مواجه می‌شویم، اگر بتوانیم بر آن‌ها غلبه کنیم، همه چیز برای ما شیرین خواهد شد. همچنین اشاره دارد به زیبایی و جذابیتی که وجود دارد و نمی‌گذارد مشکلات و چین و چروک‌های زندگی بر چهره‌مان اثر بگذارد.
میش هر دم همی‌گوید که آب خضر را درکش
رخش هر لحظه می‌گوید که گلزار مخلد بین
هوش مصنوعی: میش هر لحظه به من می‌گوید که آب حیات را بگیر و رخش هم به من می‌گوید که باغ جاودان را ببین.
زبان چرب او کرد درختانی پر از زیتون
لب شیرین او خواند به افسون سوره والتین
هوش مصنوعی: زبان شیرین و چرب او، درختان را که پر از زیتون هستند، نوازش می‌کند و با لحن فریبنده‌اش، لب‌های شیرین او را به افسون می‌خواند.
ایا من عشق خدیه یذیب الف حور العین
هواه کاشف البلوی کعسق او یاسین
هوش مصنوعی: آیا من عشق خداوند را تجربه می‌کنم که زیبایی‌های بهشتی را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟ آیا اوست که مشکلات و سختی‌ها را برطرف می‌سازد؟
شعاع وجهه یعلو علی شمس الضحی نورا
کمال ساده الوافی یفوق الطور فی المتکین
هوش مصنوعی: چهره‌ات مانند نور درخشان صبح، تابش خاصی دارد و همچون کمالی خالص و بی‌نقص، بالاتر از کوه‌های بلند است.
فکم من عاشق اردی مقال الحب زر غبا
و کم من میت احیا محیاه کیوم الدین
هوش مصنوعی: بسیاری از عاشقان در عشق خود سخن می‌گویند و برخی از آنان که در حقیقت مرده‌اند، در زندگی خود دوباره زنده می‌شوند همان‌گونه که روز قیامت زندگی دوباره پیدا می‌کند.
همی‌گوید مگو چیزی وگر نی هست تمییزی
که زنده کردمی هر دم هزاران مرده زین تلقین
هوش مصنوعی: همواره می‌گوید چیزی نگو و اگر نگویی، پاکی و خلوص وجود دارد که هر لحظه هزاران مرده را زنده می‌کند با این آموزش.
سکوتی عند احرار غدا کشاف اسرار
وراء الحرف معلوم بیان النور فی التعیین
هوش مصنوعی: سکوت آزادگان در روز قیامت، پرده از رازهای پشت کلمات برمی‌دارد و روشنایی حقیقت را در تعیین و تشخیص نمایان می‌سازد.
چو می‌گوید بگو حاجت دهد گوشی بدین امت
که او ناگفته دریابد چو گوش غیب گو آمین
هوش مصنوعی: وقتی کسی می‌گوید حرف بزن، نیازش را برآورده می‌کند. اینجا وجود خود را به این امت بسپار که او بدون نیاز به گفتن، می‌فهمد. مانند گوش پنهانی که فقط می‌گوید "آمین".
سکتنا یا صبا نجد فبلغ انت ما تدری
و ترجم ما کتمناه لاهل الحی حتی حین
هوش مصنوعی: ای صبا، اگر به دیار نجد رسیدی، پیام ما را به آنانی که در این دیارند برسان و آنچه را که پنهان داشته‌ایم برای اهل این محله بازگو کن تا زمانی که برسد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۱۸ به خوانش عندلیب