غزل شمارهٔ ۲۱۱۲
ظلمت شب پرتو ظلمات من
نور مه از نور ملاقات من
گوهر طاعت شد از آن کیمیا
زلت و انکار و جنایات من
هست سماوات در آن آرزو
تا نگرد سوی سماوات من
ای رخ خورشید سوی برج من
ای شه جان شاهد شهمات من
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ظلمت شب پرتو ظلمات من
نور مه از نور ملاقات من
هوش مصنوعی: سیاهی شب ناشی از تاریکی من است، در حالی که نور ماه به خاطر ملاقات من روشنایی میبخشد.
گوهر طاعت شد از آن کیمیا
زلت و انکار و جنایات من
هوش مصنوعی: بهای بندگی و اطاعت من به خاطر شکستها و نافرمانیهایم به شدت کاهش یافته است.
هست سماوات در آن آرزو
تا نگرد سوی سماوات من
هوش مصنوعی: در آن آرزوهایی که داریم، آسمانها وجود دارد، تا زمانی که توجهمان به آسمانهای خودمان جلب نشود.
ای رخ خورشید سوی برج من
ای شه جان شاهد شهمات من
هوش مصنوعی: ای چهرهات مانند خورشید، به سمت برج من بیا. ای پادشاه جانم، گواه زیباییهای من باش.