گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۱۰

بانگ برآمد ز خرابات من
چرخ دوتا شد ز مناجات من
عاقبت امر ظفر دررسید
یار درآمد به مراعات من
یا رب یا رب که چه سان می‌کند
دلبر بی‌کفو مکافات من
طاعت و ایمان کند آن کیمیا
غفلت و انکار و جنایات من
قصر دهد از پی تقصیر من
زله دهد از پی زلات من
جوش نهد در دل دریا و کوه
از تبش روز ملاقات من
گر نبدی پرده خیالات خلق
سوخته بودی ز خیالات من
در سپه جان زندی زلزله
طبل و علم نعره و هیهات من
در افق چرخ زدی شعله‌ها
نیم شبان آتش میقات من

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بانگ برآمد ز خرابات من
چرخ دوتا شد ز مناجات من
هوش مصنوعی: صوتی از خرابه بالا آمد، به طوری که دو چرخ جهان تحت تأثیر ناله‌های من به حرکت درآمد.
عاقبت امر ظفر دررسید
یار درآمد به مراعات من
هوش مصنوعی: در نهایت، پیروزی حاصل شد و دوست من برای توجه به حال من وارد شد.
یا رب یا رب که چه سان می‌کند
دلبر بی‌کفو مکافات من
هوش مصنوعی: ای خدا، ای خدا! چگونه است که محبوب من بی‌هیچ برابری به من پاداش می‌دهد؟
طاعت و ایمان کند آن کیمیا
غفلت و انکار و جنایات من
هوش مصنوعی: ایمان و عبادت می‌تواند اثراتی معجزه‌آسا داشته باشد، در حالی که غفلت، انکار و کارهای نادرست فقط موجب تباهی و آسیب می‌شوند.
قصر دهد از پی تقصیر من
زله دهد از پی زلات من
هوش مصنوعی: قصر (محل) به خاطر خطاهای من تنگ می‌شود و دلخوشی‌ها به خاطر اشتباهات من زایل می‌گردند.
جوش نهد در دل دریا و کوه
از تبش روز ملاقات من
هوش مصنوعی: وجود عشق می‌تواند حتی در عمیق‌ترین نقاط دریا و بلندترین قله‌های کوه نیز ایجاد شور و هیجان کند؛ این احساس به قدری قوی است که روز دیدار را به یاد می‌آورد.
گر نبدی پرده خیالات خلق
سوخته بودی ز خیالات من
هوش مصنوعی: اگر تو در دنیای خیالات دیگران نبودن می‌گذاشتی، قطعاً از خیالات من دچار سوختگی می‌شدی.
در سپه جان زندی زلزله
طبل و علم نعره و هیهات من
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، مانند زلزله‌ای که زمین را به لرزه در می‌آورد، طبل‌ها به صدا درآمده و پرچم‌ها بر افراشته می‌شوند و فریادهایی از عمق دل سر می‌دهند.
در افق چرخ زدی شعله‌ها
نیم شبان آتش میقات من
هوش مصنوعی: در دوردست، وقتی که شعله‌ها زبانه می‌کشند، در نیمه‌های شب من به آتش ملاقات خود رسیده‌ام.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۱۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/10/14 05:01
نادر..

چرخ دوتا شد ز مناجات من..