گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۰۰

چند بوسه وظیفه تعیین کن
به شکرخنده‌ایم شیرین کن
آن دلت را خدای نرم کناد
این دعای خوش است آمین کن
مگر این را به خواب خواهم دید
من بخسبم کنار بالین کن
ای فسون اجل فراق لبت
رو فسون مسیح آیین کن
عرصه چرخ بی‌تو تنگ آمد
هین براق وصال را زین کن
حسن داری وفاست لایق حسن
حسن را با وفا تو کابین کن
چون بمیرند رحم خواهی کرد
آنچ آخر کنی تو پیشین کن
حاجیان مانده‌اند از ره حج
داروی اشتران گرگین کن
تا به کعبه وصال تو برسند
چاره آب و زاد و خرجین کن
ای دو چشم جهان به تو روشن
این جهان را تو آن جهان بین کن
از تجلی آفتاب رخت
چشم و دل را چو طور سینین کن
بس کنم شد ز حد گستاخی
من کی باشم که گویمت این کن
گر نبود این سخن ز من لایق
آنچ آن لایق است تلقین کن
شمس تبریز بر افق بخرام
گو شمال هلال و پروین کن

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند بوسه وظیفه تعیین کن
به شکرخنده‌ایم شیرین کن
هوش مصنوعی: چند بوسه به عنوان یک وظیفه مشخص کن و با لبخند شکرین خود آن را دلپذیر و زیبا کن.
آن دلت را خدای نرم کناد
این دعای خوش است آمین کن
هوش مصنوعی: خداوند دل تو را نرم می‌کند، این دعا بسیار خوب و امیدوارکننده‌ای است، آمین.
مگر این را به خواب خواهم دید
من بخسبم کنار بالین کن
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که خواب این را ببینم، اگر در کنار من خوابیده‌ای؟
ای فسون اجل فراق لبت
رو فسون مسیح آیین کن
هوش مصنوعی: ای جادوگری که مرگ، جدایی تو را به من یادآوری می‌کند، همچون مسیحی که به درمان می‌پردازد، این جدایی را به سحری مبدل کن.
عرصه چرخ بی‌تو تنگ آمد
هین براق وصال را زین کن
هوش مصنوعی: فضای زندگی بدون تو برایم تنگ و محدود شده است. پس برای رسیدن به تو، همچون یک اسب تندرو، آماده‌ام تا این فاصله را پر کنم.
حسن داری وفاست لایق حسن
حسن را با وفا تو کابین کن
هوش مصنوعی: تو زیبایی و وفای تو هم باعث زیبایی‌ات است؛ بنابراین، زیبایی و وفا را با هم در زندگی‌ات ادغام کن.
چون بمیرند رحم خواهی کرد
آنچ آخر کنی تو پیشین کن
هوش مصنوعی: زمانی که کسی بمیرد، خواسته‌هایش را در نظر بگیر و پیش از آنکه کار به جایی برسد که نیاز به رحم و مهربانی باشد، باید به آن فکر کنی.
حاجیان مانده‌اند از ره حج
داروی اشتران گرگین کن
هوش مصنوعی: حاجیان در مسیر حج مانده‌اند، دارویی برای شترهای بیمار آماده کن.
تا به کعبه وصال تو برسند
چاره آب و زاد و خرجین کن
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف و مقصود نهایتاً باید خود را برای سفر آماده کرد و وسایل لازم را تهیه نمود.
ای دو چشم جهان به تو روشن
این جهان را تو آن جهان بین کن
هوش مصنوعی: ای دو چشم، نور دنیای من به واسطه توست؛ این دنیا را به نیروی آگاهی و دید تو به جهانی دیگر تبدیل کن.
از تجلی آفتاب رخت
چشم و دل را چو طور سینین کن
هوش مصنوعی: از تابش نور خورشید بر چهره‌ات، چشمان و دل خود را همانند کوه طور روشن و سرشار از نور و زیبایی کن.
بس کنم شد ز حد گستاخی
من کی باشم که گویمت این کن
هوش مصنوعی: کافی است که از حد جسارت من فراتر برود. من کی هستم که به تو بگویم این کار را انجام بده.
گر نبود این سخن ز من لایق
آنچ آن لایق است تلقین کن
هوش مصنوعی: اگر این گفتار از من شایسته نیست، تو آنچه شایسته است را به او بیاموز.
شمس تبریز بر افق بخرام
گو شمال هلال و پروین کن
هوش مصنوعی: شمس تبریز به مانند هلال و پروین در آسمان درخشان است و خواهان آن است که در افق به‌درخشید و دیده‌ها را به خود جلب کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۰۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/09/15 00:12
بهروز

به نظر گوشمال صحیح باشد.

1400/11/17 12:02
Behrooz Salehipour

خداوندا بوسه (وصال) مداومم کن

مانند ذات شکر و شیرینی، شادی بی سبب بده

مولانا : قلبت با عطوفت پذیرای عشق الهی شود

بهترین طلب این است

.... 

یا حق