غزل شمارهٔ ۲۰۹۰
به پیش آر سغراق گلگون من
ندانم که بادهست یا خون من
نجاتی است جان را ز غرقاب غم
چو کشتی نوحی به جیحون من
مرا خوش بشوید ز آب و ز گل
رساند به اصل و به عرجون من
در اجزای من خوش درآمیخته
به خویشی چو موسی و هارون من
زهی آب حیوان زهی آتشی
که جمعند هر دو به کانون من
چو نایم ببوسد چو دفم زند
چه خوش چنگ درزد به قانون من
برو باقی از ساقی من بجوی
کز او یافت شیرینی افسون من
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به پیش آر سغراق گلگون من
ندانم که بادهست یا خون من
هوش مصنوعی: به جلو بیاور لیوانی که پر از مایعی سرخ است، نمیدانم آیا این مایع نوشیدنی است یا خون من.
نجاتی است جان را ز غرقاب غم
چو کشتی نوحی به جیحون من
هوش مصنوعی: روح انسان در حالی که در عذاب و ناراحتی غرق شده، به مانند کشتی نوح نیاز به نجات دارد تا از این سختیها رهایی یابد.
مرا خوش بشوید ز آب و ز گل
رساند به اصل و به عرجون من
هوش مصنوعی: من را از لطافت آب و گل شاد کرده و به جوهر و اصل وجودم برسانید.
در اجزای من خوش درآمیخته
به خویشی چو موسی و هارون من
هوش مصنوعی: در وجود من، طوری با طبیعت و ذات خودم آمیختهام که شبیه رابطه نزدیک موسی و هارون هستم.
زهی آب حیوان زهی آتشی
که جمعند هر دو به کانون من
هوش مصنوعی: چقدر خوب است که آب حیات و آتش عشق هر دو در درون من جمع شدهاند.
چو نایم ببوسد چو دفم زند
چه خوش چنگ درزد به قانون من
هوش مصنوعی: وقتی که نای را میبوسد و مانند دف میزند، چه زیباست که چنگ نیز با ساختار خود نواخته میشود.
برو باقی از ساقی من بجوی
کز او یافت شیرینی افسون من
هوش مصنوعی: به دنبال باقیات و یادگارهای ساقی من برو، زیرا از اوست که شیرینی و جذابیت افسون من به دست آمده است.