غزل شمارهٔ ۲۰۹
ای در ما را زده شمع سرایی درآ
خانه دل آن توست خانه خدایی درآ
خانه ز تو تافتهست روشنیی یافتهست
ای دل و جان جای تو ای تو کجایی درآ
ای صنم خانگی مایه دیوانگی
ای همه خوبی تو را پس تو کرایی درآ
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای در ما را زده شمع سرایی درآ
خانه دل آن توست خانه خدایی درآ
هوش مصنوعی: ای کسی که نور زندگیات در وجود ما تابیده است، به خانه دل ما بیا. این خانه متعلق به توست و در حقیقت خانه خداوند نیز هست.
خانه ز تو تافتهست روشنیی یافتهست
ای دل و جان جای تو ای تو کجایی درآ
هوش مصنوعی: خانهای که ساخته شده، به تو نور و روشنی بخشیده است. ای دل و جان، تو که در این مکان جای داری، کجایی؟ بیا و وارد شو.
ای صنم خانگی مایه دیوانگی
ای همه خوبی تو را پس تو کرایی درآ
هوش مصنوعی: ای معشوقهام که در خانهام قرار داری و مایه جنون من هستی، تو که تمام خوبیها را در خود داری، چرا پس به حضور من نمیآیی؟
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۰۹ به خوانش پری ساتگنی عندلیب
حاشیه ها
1396/01/28 23:03
وفایی
ای کاش روزی در خانهء مرا هم بزند ...