گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۸

از جهت ره زدن راه درآرد مرا
تا به کف رهزنان بازسپارد مرا
آنک زند هر دمی راه دو صد قافله
من چه زنم پیش او او به چه آرد مرا
من سر و پا گم کنم دل ز جهان برکنم
گر نفسی او به لطف سر بنخارد مرا
او ره خوش می‌زند رقص بر آن می‌کنم
هر دم بازی نو عشق برآرد مرا
گه به فسوس او مرا گوید کنجی نشین
چونک نشینم به کنج خود به درآرد مرا
ز اول امروزم او می‌بپراند چو باز
تا که چه گیرد به من بر کی گمارد مرا
همت من همچو رعد نکته من همچو ابر
قطره چکد ز ابر من چون بفشارد مرا
ابر من از بامداد دارد از آن بحر داد
تا که ز رعد و ز باد بر کی ببارد مرا
چونک ببارد مرا یاوه ندارد مرا
در کف صد گون نبات بازگذارد مرا

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از جهت ره زدن راه درآرد مرا
تا به کف رهزنان بازسپارد مرا
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی ممکن است با مشکلات و کمبودهایی مواجه شوم که مرا از راه واقعی دور کند و در نهایت به دست کسانی که در این راه به من آسیب زده‌اند برگرداند.
آنک زند هر دمی راه دو صد قافله
من چه زنم پیش او او به چه آرد مرا
هوش مصنوعی: هر لحظه به دنیای جدیدی وارد می‌شوم و نمی‌دانم چگونه باید به پیش او بروم، او نیز مرا به کجا خواهد برد.
من سر و پا گم کنم دل ز جهان برکنم
گر نفسی او به لطف سر بنخارد مرا
هوش مصنوعی: اگر من تمام وجودم را فراموش کنم و از این دنیا دل بکنم، تنها کافی است که او به لطافت نگاهی به من بیندازد.
او ره خوش می‌زند رقص بر آن می‌کنم
هر دم بازی نو عشق برآرد مرا
هوش مصنوعی: او با شادی و خوشی می‌رقصد و هر لحظه با بازی و جنب و جوش جدیدی، عشق را در دل من زنده می‌کند.
گه به فسوس او مرا گوید کنجی نشین
چونک نشینم به کنج خود به درآرد مرا
هوش مصنوعی: گاهی او به من می‌گوید در گوشه‌ای آرام بگیر، اما وقتی که در گوشه خود نشسته‌ام، خود به خود مرا به خارج می‌کشاند.
ز اول امروزم او می‌بپراند چو باز
تا که چه گیرد به من بر کی گمارد مرا
هوش مصنوعی: از ابتدا تا کنون، او مرا مانند باز می‌پراند تا ببیند که چه چیزی نصیب من می‌شود و در نهایت مرا به کجا می‌فرستد.
همت من همچو رعد نکته من همچو ابر
قطره چکد ز ابر من چون بفشارد مرا
هوش مصنوعی: من اراده‌ام قوی و رعدآساست، و اندیشه‌ام مانند ابر است. وقتی این ابر فشرده شود، قطراتش به زمین می‌ریزند.
ابر من از بامداد دارد از آن بحر داد
تا که ز رعد و ز باد بر کی ببارد مرا
هوش مصنوعی: ابر من از صبح زود ناله می‌کند و می‌خواهد ببیند که آیا از شدت رعد و باد بارانی بر من می‌ریزد یا نه.
چونک ببارد مرا یاوه ندارد مرا
در کف صد گون نبات بازگذارد مرا
هوش مصنوعی: وقتی باران بر من می‌بارد، دیگر چیزی برایم نمی‌ماند و در دستانم فقط گیاهان مختلف خواهد بود که رهاییم می‌کنند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۰۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1396/03/16 21:06
علی

بیت ششم ((بر کی گمارد مرا )) نیاز به اصلاح شدن به (( بر که گمارد مرا )) نداره؟
هم از نظر وزن هم از نظر لفظ کاربردی اون زمان درستتر بنظر میاد

1396/08/23 10:10
نادر..

او ره خوش می‌زند رقص بر آن می‌کنم
هر دم بازی نو عشق برآرد مرا...