غزل شمارهٔ ۲۰۶۸
باز شکستند خلق سلسله یا مسلمین
باز درافکند عشق غلغله یا مسلمین
دشمن جانهای ماست دوستی دوستان
مادر فتنه شدهست حامله یا مسلمین
آفت عالم شدهست ماهرخی زهرهسوز
فتنهٔ آدم شدهست سنبله یا مسلمین
لاف ز شه میزند سکّه ز مه میزند
بر سر ره میزند قافله یا مسلمین
ای شده شب روز ما، زآنک دلافروز ما
از رخ ما برفروخت مشعله یا مسلمین
چون خرد نیک پی در چله شد پیش وی
جوش برآرد چو می در چله یا مسلمین
عشق چو آمد پدید عقل گریبان درید
از پی بیدل رسید مشغله یا مسلمین
بدگهری کو ز جهل تاج شهان را بماند
بر دُم گاوان شود زنگله یا مسلمین
ناله ز هجر و زوال خاست ز ذوق وصال
دانک بسی شکرهاست در گله یا مسلمین
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باز شکستند خلق سلسله یا مسلمین
باز درافکند عشق غلغله یا مسلمین
هوش مصنوعی: مردم بار دیگر سلسله عشق و محبت را گسستهاند و عشق همه جا را پر کرده است، ای مسلمانان.
دشمن جانهای ماست دوستی دوستان
مادر فتنه شدهست حامله یا مسلمین
هوش مصنوعی: دشمنان جان ما همان دوستان ما هستند و همیشه دوستی آنها مشکلاتی برای مسلمانان ایجاد کرده است.
آفت عالم شدهست ماهرخی زهرهسوز
فتنهٔ آدم شدهست سنبله یا مسلمین
هوش مصنوعی: جهان تحت تأثیر زیبایی و جذابیت یک چهره دلربا قرار گرفته و این جذبه سبب ایجاد مشکلات و فتنههایی برای انسانها شده است. در این بین، مسلمانان نیز به نوعی متاثر از این وضعیت قرار گرفتهاند.
لاف ز شه میزند سکّه ز مه میزند
بر سر ره میزند قافله یا مسلمین
هوش مصنوعی: سکهای که نشان شه است را به رخ میکشد و از زیبایی مه نیز یاد میکند، در حالی که بر سر راهی که قافله یا مسلمانان در آن حرکت میکنند، تأکید میکند.
ای شده شب روز ما، زآنک دلافروز ما
از رخ ما برفروخت مشعله یا مسلمین
هوش مصنوعی: شب و روز ما به خاطر دلافروزی تو سپری میشود؛ زیرا چهرهات همچون مشعلی روشناییبخش برای ماست، ای مسلمانان.
چون خرد نیک پی در چله شد پیش وی
جوش برآرد چو می در چله یا مسلمین
هوش مصنوعی: زمانی که عقل و خرد به کمال رسید، مانند شرابی که در ظرف جای دارد، از خود جوش و خروش نشان میدهد.
عشق چو آمد پدید عقل گریبان درید
از پی بیدل رسید مشغله یا مسلمین
هوش مصنوعی: وقتی عشق ظاهر میشود، عقل از دست میرود و انسان به دنبال محبت و جذابیت میافتد و از مسائل دیگر غافل میشود.
بدگهری کو ز جهل تاج شهان را بماند
بر دُم گاوان شود زنگله یا مسلمین
هوش مصنوعی: این بیت به بیان این موضوع پرداخته است که اگر کسی به خاطر نادانی و بیخبری مقام و عنوانی را به دست آورد، در نهایت به ذلت و سقوط دچار میشود. در اینجا، اشاره میشود که تاج و مقام به مانند بار سنگینی است که بر دوش او قرار دارد و میتواند او را به قهری و زشتی دچار کند. در واقع، نادانی موجب میشود که افراد به جایی برسند که نه تنها به خود لطمه میزنند، بلکه موجب آبروریزی اجتماع نیز میشوند.
ناله ز هجر و زوال خاست ز ذوق وصال
دانک بسی شکرهاست در گله یا مسلمین
هوش مصنوعی: ناله و گریه به خاطر جدایی و نابودی به خاطر لذت و حس وصلی بلند شده است؛ چرا که در دل مدعیان ایمان، بسیار شکر و سپاس وجود دارد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۰۶۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1394/11/03 08:02
محمدامین
سلام و درود
عالی است!
1402/06/23 10:08
بزرگمهر
دانک بسی شکرهاست در گله یا مسلمین.
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت حافظ غ ۹۴