غزل شمارهٔ ۲۰۳۶
امروز سرکشان را عشقت ز جلوه کردن
آورد بار دیگر یک یک ببسته گردن
رو رو تو در گلستان بنگر به گل پرستان
یک لحظه سجده کردن یک لحظه باده خوردن
نگذارد آن شکرخو بر ما ز ما یکی مو
چون صوفیان جان را این است سر ستردن
دندان تو چو شد سست بر جاش دیگری رست
میدانک همچنین است بر مرد جان سپردن
ای خصم شمس تبریز ای دزد راه و منکر
میباش در شکنجه از خویش و درفشردن
غزل شمارهٔ ۲۰۳۵: آن خوب را طلب کن اندر میان حورانغزل شمارهٔ ۲۰۳۷: چون جان تو میستانی چون شکر است مردن
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امروز سرکشان را عشقت ز جلوه کردن
آورد بار دیگر یک یک ببسته گردن
هوش مصنوعی: امروز عشق تو باعث شده که معترضین و سرکشان دوباره به جلوه و زیبایی تو توجه کنند و هر کدام به نوعی از جذبهات تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
رو رو تو در گلستان بنگر به گل پرستان
یک لحظه سجده کردن یک لحظه باده خوردن
هوش مصنوعی: به تماشای زیباییهای طبیعت برو و نگاهی به گلهای خوشبو بینداز. برای یک لحظه به احترام آنها خم شو و سپس برای لحظهای از خوشی و لذت باده بنوش.
نگذارد آن شکرخو بر ما ز ما یکی مو
چون صوفیان جان را این است سر ستردن
هوش مصنوعی: شخصی با طعم شیرین کلماتش بر ما تاثیر عمیقی دارد و نمیگذارد حتی یک تار مو از ما فاصله بگیرد. مانند صوفیان که برای حفظ جان خود سر به زیر میگذارند، ما نیز باید از او دور نشویم.
دندان تو چو شد سست بر جاش دیگری رست
میدانک همچنین است بر مرد جان سپردن
هوش مصنوعی: زمانی که دندان تو سست شود، دندان دیگری جای آن را میگیرد. میدانم که این نیز در مورد انسانها صدق میکند؛ وقتی کسی جان خود را از دست میدهد، دیگرانی جای او را خواهند گرفت.
ای خصم شمس تبریز ای دزد راه و منکر
میباش در شکنجه از خویش و درفشردن
هوش مصنوعی: ای دشمن شمس تبریز، تو که راه را میدزدی و نیکی را انکار میکنی، در آزار خود از خودت رنج میبری و خودت را تحت فشار قرار میدهی.
حاشیه ها
1396/04/27 11:06
بابک بامداد مهر
مصرع اول؛عشقست جلوه کردن صحیح ومطابق وزنشعرست