غزل شمارهٔ ۲۰۳۵
آن خوب را طلب کن اندر میان حوران
مشنو کسی که گوید آن فتنه را مشوران
در دل چو نقش بندد جان از طرب بخندد
صد گون شکر بجوشد از تلخی صبوران
از پرتوی که افتد در چشمها ز رویش
خارش چه افتد از وی در چشمهای کوران
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن خوب را طلب کن اندر میان حوران
مشنو کسی که گوید آن فتنه را مشوران
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا را در میان پریها جستجو کن و به سخن کسی که میگوید این آشفتگی را نپذیر.
در دل چو نقش بندد جان از طرب بخندد
صد گون شکر بجوشد از تلخی صبوران
هوش مصنوعی: وقتی دل شاداب باشد و جان از خوشی پر شود، شادی و شیرینی در زندگی به گونههای مختلف نمایان میشود، حتی در میان کسانی که صبور و دلسخت هستند.
از پرتوی که افتد در چشمها ز رویش
خارش چه افتد از وی در چشمهای کوران
هوش مصنوعی: اگر نوری از چهرهاش به چشمها بیفتد، چه تأثیری میتواند بر چشمهای نابینا داشته باشد؟