گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۳۴

ای دل ز شاه حوران یا قبله صبوران
کن شکر با شکوران تو فتنه را مشوران
من مرد فتنه جویم من ترک این نگویم
من دست از او نشویم تو فتنه را مشوران
سرخیل بی‌دلانم استاد منبلانم
من عاشق فلانم تو فتنه را مشوران
از من مپرس چونم می‌بین که غرق خونم
این هم نه‌ام فزونم تو فتنه را مشوران
من رستمم و روحم طوفان قوم نوحم
سرمست آن صبوحم تو فتنه را مشوران
تو نقش را نخوانی زیرا در این جهانی
تا این قدر بدانی تو فتنه را مشوران

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دل ز شاه حوران یا قبله صبوران
کن شکر با شکوران تو فتنه را مشوران
هوش مصنوعی: ای دل، از شاهان زیبا یا از محور صبرکنندگان، شکرگزاری کن با قدردانان. به آشفتگی و فتنه توجه نکن.
من مرد فتنه جویم من ترک این نگویم
من دست از او نشویم تو فتنه را مشوران
هوش مصنوعی: من آدمی هستم که به دنبال مشکلات و چالش‌ها می‌روم و هرگز از آن‌ها دست نمی‌کشم. تو هم نباید به این دلهره‌ها و مشکلات دامن بزنی.
سرخیل بی‌دلانم استاد منبلانم
من عاشق فلانم تو فتنه را مشوران
هوش مصنوعی: من راهنمای بی‌دل‌ها هستم و استاد دل‌باختگان. من به شدت عاشق هستم و تو به دنبال فتنه و آشوب نروید.
از من مپرس چونم می‌بین که غرق خونم
این هم نه‌ام فزونم تو فتنه را مشوران
هوش مصنوعی: از من نپرس حال و روزم را، می‌بینی که در اندوه و درد غرق هستم. این وضعیت من تنها به خودم مربوط می‌شود و تو هم به هیچ عنوان نمی‌توانی در این بحران مرا راهنمایی کنی.
من رستمم و روحم طوفان قوم نوحم
سرمست آن صبوحم تو فتنه را مشوران
هوش مصنوعی: من رستم هستم و روح من مانند طوفان نوح، پر از هیجان و نشاط است. تو، ای محبوب، مرا از فتنه‌ها دور نگه‌دار.
تو نقش را نخوانی زیرا در این جهانی
تا این قدر بدانی تو فتنه را مشوران
هوش مصنوعی: تو نمی‌توانی به رفتار و نشانه‌ها پی ببری چون در این دنیا اگر این حد از آگاهی را داری، بهتر است که به مشکلات دامن نزنی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۰۳۴ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۰۳۴ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1399/03/25 03:05
فرهاد

کاش رعایت نیم فاصله هم در نگارش شعر می شد. من مرد فتنه‌جویم/ یا من مرد فتنه جویم؟