غزل شمارهٔ ۲۰۳۰
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بیما زین طعنهها گذر کن
گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بیتو خوش نباشد رو قصه دگر کن
گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی
آن کس که نیست عاشق گو قصه مختصر کن
در آتشم در آبم چون محرمینیابم
کنجی روم که یا رب این تیغ را سپر کن
گستاخمان تو کردی گفتی تو روز اول
حاجت بخواه از ما وز درد ما خبر کن
گفتی شدم پریشان از مفلسی یاران
بگشا دو لب جهان را پردر و پرگهر کن
گفتی کمر به خدمت بربند تو به حرمت
بگشا دو دست رحمت بر گرد من کمر کن
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بیما زین طعنهها گذر کن
هوش مصنوعی: تو گفتی که حال من چطور است، به چهره ما نگاه کن. و اشاره کردی که خوشی من بدون وجود شما به این طعنهها اهمیتی ندارد.
گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بیتو خوش نباشد رو قصه دگر کن
هوش مصنوعی: گفتی که روزگارت خوش باشد و من هم به خاطر تو خوشحال میشوم. اما از آنجا که کسی جز تو برایم خوشحالی نمیآورد، بهتر است داستان دیگری سراغ بگیری.
گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی
آن کس که نیست عاشق گو قصه مختصر کن
هوش مصنوعی: گفتی که از عشق خسته شدهام، چه میگویی؟ آن شخصی که عاشق نیست، میتواند داستان را کوتاه بگوید.
در آتشم در آبم چون محرمینیابم
کنجی روم که یا رب این تیغ را سپر کن
هوش مصنوعی: در حالتی هستم که هم دچار آتش هستم و هم در آب. در جایی پناه میبرم که خدایا، این درد و مصیبت را از من دور کن.
گستاخمان تو کردی گفتی تو روز اول
حاجت بخواه از ما وز درد ما خبر کن
هوش مصنوعی: تو با اظهارات بیپروایت ما را به خود جلب کردی و گفتی در روز اول از ما خواستههایت را بخواه و از درد و مشکلات خود برای ما بگو.
گفتی شدم پریشان از مفلسی یاران
بگشا دو لب جهان را پردر و پرگهر کن
هوش مصنوعی: گفتی که از بیپولی و تنگدستی ناراحت شدم، پس زبانت را باز کن و جهان را پر از زیبایی و ارزش کن.
گفتی کمر به خدمت بربند تو به حرمت
بگشا دو دست رحمت بر گرد من کمر کن
هوش مصنوعی: تو گفتی که برای خدمت به من آماده باش، حالا به احترام من دستهای رحمتت را به دور من بگستر.
حاشیه ها
1392/03/07 00:06
ادروک
گستاخ را شیخ خرقانی به معنی خودمانی بکار برده است البته قومسی سخن می گفته است
1392/03/07 00:06
ادروک
وستاخ هم درست است
1394/08/30 07:10
مرحبا بر مولونا
1394/09/16 14:12
علیرضا
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی(گفتم) خوشی تو بیما زین طعنهها گذر کن
1400/06/15 20:09
ساجده
در مورد بیت اول یکمی توضیح میدید... متوجه چگونگی خوانشش نمیشم و دچار مشکل شدم توی تشخیص معنی درستش.
1401/02/28 03:04
مرتضی امامی
گفتی مرا که چونی؟! در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بی ما؟! زین طعنه ها گذر کن
1401/03/30 18:05
ساجده
تشکر از شما❤
1401/08/19 09:11
مریم رافعی
در آتشم در آبم منظورشون چیه؟و اینکه مصرع آخر هم توضیح لازم دارم اگه لطف کنید،سپاسگزارم