غزل شمارهٔ ۲۰۱۴
راز چون با من نگوید یار من
بند گردد پیش او گفتار من
عذر میگوید که یعنی خامشم
با تو میگوید دل هشیار من
با کسی دیگر زبان گردد همه
سر خود میگوید و اسرار من
در گمان افتد دلم زین واقعه
این دل ترسان بدپندار من
گر بگوید ور نگوید راز من
دل ندارد صبر از دلدار من
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
راز چون با من نگوید یار من
بند گردد پیش او گفتار من
هوش مصنوعی: اگر یار من رازی را با من در میان نگذارد، سخنانم نزد او بیمعنا و بیاهمیت میشود.
عذر میگوید که یعنی خامشم
با تو میگوید دل هشیار من
هوش مصنوعی: این جمله به معنای این است که شخصی به طور غیرمستقیم و با احتیاط احساسات و افکار خود را به کسی دیگر منتقل میکند، به گونهای که از بیان مستقیم آن خودداری میکند. دل آرام و آگاه فرد، در حال گوش دادن و درک این پیامهاست.
با کسی دیگر زبان گردد همه
سر خود میگوید و اسرار من
هوش مصنوعی: با کسی دیگر صحبت میکند و همه چیز را به زبان خودش میآورد، اما رازهای من را فقط به خودش میگوید.
در گمان افتد دلم زین واقعه
این دل ترسان بدپندار من
هوش مصنوعی: دلم از این ماجرا به شدت نگران و آشفته شده است و افکار بدی به سرم میزنند.
گر بگوید ور نگوید راز من
دل ندارد صبر از دلدار من
هوش مصنوعی: اگر او بگوید یا نگوید، دل من دیگر طاقت ندارد و نمیتواند منتظر محبوبم بماند.