گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۱۰

بشنو از دل نکته‌های بی‌سخن
و آنچ اندر فهم ناید فهم کن
در دل چون سنگ مردم آتشی است
کو بسوزد پرده را از بیخ و بن
چون بسوزد پرده دریابد تمام
قصه‌های خضر و علم من لدن
در میان جان و دل پیدا شود
صورت نو نو از آن عشق کهن
چون بخوانی والضحی خورشید بین
کان زر بین چون بخوانی لم یکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشنو از دل نکته‌های بی‌سخن
و آنچ اندر فهم ناید فهم کن
هوش مصنوعی: به دل گوش بده و نکات ناگفته‌اش را دریاب و آنچه که درک نمی‌شود را با فهم خودت بگیر.
در دل چون سنگ مردم آتشی است
کو بسوزد پرده را از بیخ و بن
هوش مصنوعی: در قلب مردم، حتی اگر ظاهرشان سرد و بی‌احساس باشد، آتش عشق و احساساتی وجود دارد که می‌تواند پرده‌ها و ظواهر را از بین ببرد و همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد.
چون بسوزد پرده دریابد تمام
قصه‌های خضر و علم من لدن
هوش مصنوعی: وقتی که پرده ها بسوزند، تمامی داستان‌های خضر و علم من از الهام الهی آشکار می‌شود.
در میان جان و دل پیدا شود
صورت نو نو از آن عشق کهن
هوش مصنوعی: در دل و جان آدمی، با وجود عشق دیرینه، نوعی تازه و نو شکل می‌گیرد.
چون بخوانی والضحی خورشید بین
کان زر بین چون بخوانی لم یکن
هوش مصنوعی: وقتی که آیه "والضحی" را می‌خوانی، مانند این است که نور خورشید درخشان و روشن است. و وقتی به آیه "لم یکن" می‌رسید، معنایش این است که چیزی نبود و حالا همه‌چیز به وجود آمده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۰۱۰ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"تصنیف ساقیا"
با صدای بهزاد (آلبوم شمع و پروانه)