غزل شمارهٔ ۱۹۷۹
عاشقان را مژدهای از سرفراز راستین
مژده مر دل را هزار از دلنواز راستین
مژده مر کانهای زر را از برای خالصیش
هست نقاد بصیر و هست گاز راستین
مژده مر کسوه بقا را کز پی عمر ابد
هستش از اقبال و دولتها طراز راستین
فرخا زاغی که در زاغی نماند بعد از این
پیش شمس الدین درآید گشت باز راستین
حبذا دستی که او بستم درازی کم کند
دست در فتراک او زد شد دراز راستین
شد دراز آن دست او تا بگذرید او را ختن
تا گرفت از جیب معشوقی طراز راستین
بعد از آن خوب طرازی چون شود همدست او
دو به دو چون مست گشته گفته راز راستین
چشم بگشاید ببیند از ورای وهم و روح
آنک بر ترک طرازی کرد ناز راستین
شاه تبریزی کریمی روح بخشی کاملی
در فرازی در وصال و ملک باز راستین
ملک جانیها نه ملک فانیی جسمانیی
تا شود جانها ز ملکش چشم باز راستین
مرحبا ای شاه جانها مرحبا ای فر و حسن
ملک بخش بندگان و کارساز راستین
غزل شمارهٔ ۱۹۷۸: ایها الساقی ادر کأس الحمیا نصف منغزل شمارهٔ ۱۹۸۰: یارکان رقصی کنید اندر غمم خوشتر از این
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقان را مژدهای از سرفراز راستین
مژده مر دل را هزار از دلنواز راستین
هوش مصنوعی: عاشقان را خوشحالیای از جانب کسی راستین و بزرگ میرسد. این خبر دل را به شدت شاد میکند، زیرا از نیکی و محبت واقعی برخاسته است.
مژده مر کانهای زر را از برای خالصیش
هست نقاد بصیر و هست گاز راستین
هوش مصنوعی: خبر خوب این است که برای طلاهای خالص، داوری آگاه و دقیقی وجود دارد که به درستی میتواند آنها را تشخیص دهد.
مژده مر کسوه بقا را کز پی عمر ابد
هستش از اقبال و دولتها طراز راستین
هوش مصنوعی: خبر خوشی برای کسی که به دنبال زندگی پایدار و ابدی است، زیرا عمر جاودانهای از سوی بخت و نعمت به او ارزانی شده است.
فرخا زاغی که در زاغی نماند بعد از این
پیش شمس الدین درآید گشت باز راستین
هوش مصنوعی: زاغ خوشحال است که دیگر به زاغی بودن ادامه نخواهد داد و به زودى در پیش شمسالدین، به حالت واقعی و راستین خود بازمیگردد.
حبذا دستی که او بستم درازی کم کند
دست در فتراک او زد شد دراز راستین
هوش مصنوعی: درود بر دستی که به کار گرفتهام و توانسته طول آن را کاهش دهد، زیرا در چنگ این شخص راستین، مشکلی برای بلند شدن وجود ندارد.
شد دراز آن دست او تا بگذرید او را ختن
تا گرفت از جیب معشوقی طراز راستین
هوش مصنوعی: دست او به قدری دراز شد که توانست آن محبوب را از ختن عبور دهد و در این حین، از جیب معشوقش لباس زیبا و با کیفیتی را برداشت.
بعد از آن خوب طرازی چون شود همدست او
دو به دو چون مست گشته گفته راز راستین
هوش مصنوعی: پس از آن که خوب و زیبا به هم میآمیزند، مانند دو دوستان نزدیک و شاداب، رازهای واقعی را با هم در میان میگذارند.
چشم بگشاید ببیند از ورای وهم و روح
آنک بر ترک طرازی کرد ناز راستین
هوش مصنوعی: چشم خود را باز کن و با دقت ببین که پشت خیال و روح چه زیبایی واقعی وجود دارد که بر زیبایی طبیعی خود ناز کرده است.
شاه تبریزی کریمی روح بخشی کاملی
در فرازی در وصال و ملک باز راستین
هوش مصنوعی: شاه تبریزی، انسانی نیکوکار و رستگار است که وجودش منبعی از روحافزایی و کمال است. او در اوج وصال و نزدیکی به حقیقت و ملکوت قرار دارد.
ملک جانیها نه ملک فانیی جسمانیی
تا شود جانها ز ملکش چشم باز راستین
هوش مصنوعی: این بیت به نشان دادن تفاوت میان مادیات و معنویات میپردازد. اشاره دارد به اینکه، پادشاهی حقیقی و ممتاز، آن چیزی نیست که به جسم و دنیای مادی مربوط باشد. بلکه، پادشاهی در معنای عمیقتر، مربوط به روح و جانهاست. هنگامی که جانها از این پادشاهی واقعی آگاهی پیدا کنند، به واقعیت و حقیقتی عمیقتر دست خواهند یافت.
مرحبا ای شاه جانها مرحبا ای فر و حسن
ملک بخش بندگان و کارساز راستین
هوش مصنوعی: سلام بر تو ای پادشاه جانها، سلام بر تو ای نماد زیبایی و عظمت، که بر بندگان خود رحمت میکنی و حقیقتاً کارساز هستی.