غزل شمارهٔ ۱۹۴۱
مهرهای از جان ربودم بیدهان و بیدهان
گر رقیب او بداند گو بدان و گو بدان
سر او را نقش کردم نقش کردم نقش کرد
هر که خواهد گو بخوان و گو بخوان و گو بخوان
پیش منکر می شدم من نیستم من نیستم
هستم اکنون در میان و در میان و در میان
گر تو گویی کو درستی کو درستی کو گواه
در شکست من بیان و صد بیان و صد بیان
اشک چشمم بس گواه و بس گواه و بس گواه
رنگ رویم بس نشان و بس نشان و بس نشان
نک نشان لاله رویی لاله رویی لالهای
بر رخ من زعفران و زعفران و زعفران
جز صلاح الدین نداند این سخن را این سخن
من غلام زیرکان و زیرکان و زیرکان
غزل شمارهٔ ۱۹۴۰: ای ز تو مه پای کوبان وز تو زهره دف زنانغزل شمارهٔ ۱۹۴۲: من ز گوش او بدزدم حلقه دیگر نهان
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مهرهای از جان ربودم بیدهان و بیدهان
گر رقیب او بداند گو بدان و گو بدان
هوش مصنوعی: من از دل خود جواهری گرفتهام که بدون سخن گفتن از آن صحبت میکند. اگر رقیب او این را بداند، بداند و بداند.
سر او را نقش کردم نقش کردم نقش کرد
هر که خواهد گو بخوان و گو بخوان و گو بخوان
هوش مصنوعی: به تصویر کشیدم روی او را و همه نقشها را بر آن نقش کردم. هر که خواست میتواند این را بخواند و تکرار کند.
پیش منکر می شدم من نیستم من نیستم
هستم اکنون در میان و در میان و در میان
هوش مصنوعی: در مقابل کسانی که منکر حقایق هستند، من میگویم که وجود ندارم؛ ولی اکنون در اینجا هستم، در وسط همه چیز و در قلب ماجرا.
گر تو گویی کو درستی کو درستی کو گواه
در شکست من بیان و صد بیان و صد بیان
هوش مصنوعی: اگر تو بگویی که درستی کجاست، من میتوانم شاهدی از شکست خودم بیاورم که بیپایان و مکرر است.
اشک چشمم بس گواه و بس گواه و بس گواه
رنگ رویم بس نشان و بس نشان و بس نشان
هوش مصنوعی: اشکهای من به خوبی نشان میدهند که چه احساسی دارم و چقدر غمگینم. تغییراتی که در چهرهام به وجود آمده نیز میتواند به وضوح بیانگر حال و روز من باشد.
نک نشان لاله رویی لاله رویی لالهای
بر رخ من زعفران و زعفران و زعفران
هوش مصنوعی: نشان زیبایی و زیباییاش، مانند لالهای است که بر چهرهام نقش بسته و عطر زعفران را به یاد میآورد.
جز صلاح الدین نداند این سخن را این سخن
من غلام زیرکان و زیرکان و زیرکان
هوش مصنوعی: تنها صلاحالدین میتواند این سخن را درک کند. این سخن من از جانب کسی است که در مقایسه با دیگران دانا و زیرک است.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۹۴۱ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1399/03/27 01:05
هیچکس بی نام
بردی از سر عقل و هوش و عقل و هوش و عقل و هوش
من به قربانت بگردان جان جانان، جان جانان، جان جان
1399/03/27 01:05
هیچکس بی نام
*من بقربانت بگردم جانان جانان....
1399/08/06 04:11
همایون
از غزل های کمیاب که جلال دین خود را صاحب و بنیانگزار فرهنگ جان و عرفان معنوی خاص زیرکان معرفی میکند هرچند همواره پیشتر خود را خاموش و پنهان و همه اعتبار را به دوست وشمس و صلاح دین نسبت میداد
و حتی گواه و درستی آنرا نیز بیان میکند که یکی صداقت یگانه خود و یکی هم تصدیق و تایید دوست صادق خود صلاح دین است