غزل شمارهٔ ۱۹۴
خواهم گرفتن اکنون آن مایه صور را
دامی نهادهام خوش آن قبله نظر را
دیوار گوش دارد آهستهتر سخن گو
ای عقل بام بر رو ای دل بگیر در را
اعدا که در کمینند در غصه همینند
چون بشنوند چیزی گویند همدگر را
گر ذرهها نهانند خصمان و دشمنانند
در قعر چه سخن گو خلوت گزین سحر را
ای جان چه جای دشمن روزی خیال دشمن
در خانه دلم شد از بهر رهگذر را
رمزی شنید زین سر زو پیش دشمنان شد
میخواند یک به یک را میگفت خشک و تر را
زان روز ما و یاران در راه عهد کردیم
پنهان کنیم سر را پیش افکنیم سر را
ما نیز مردمانیم نی کم ز سنگ کانیم
بی زخمهای میتین پیدا نکرد زر را
دریای کیسه بسته تلخ و ترش نشسته
یعنی خبر ندارم کی دیدهام گهر را
غزل شمارهٔ ۱۹۳: جانا قبول گردان این جست و جوی ما راغزل شمارهٔ ۱۹۵: شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خواهم گرفتن اکنون آن مایه صور را
دامی نهادهام خوش آن قبله نظر را
هوش مصنوعی: من اکنون میخواهم آن چیز زیبا و دلربا را به دست آورم و برای این کار، دام خود را به خوبی پهن کردهام تا به هدفم برسم.
دیوار گوش دارد آهستهتر سخن گو
ای عقل بام بر رو ای دل بگیر در را
هوش مصنوعی: گوشهای دیوار به حرفها گوش میدهند، بنابراین آرامتر صحبت کن. ای عقل، فکر کن و از بام پایین بیا. ای دل، در را محکم نگهدار.
اعدا که در کمینند در غصه همینند
چون بشنوند چیزی گویند همدگر را
هوش مصنوعی: دشمنان همواره در انتظارند و به محض اینکه خبری درباره مشکلات و اندوهها بشنوند، با یکدیگر درباره آن صحبت میکنند.
گر ذرهها نهانند خصمان و دشمنانند
در قعر چه سخن گو خلوت گزین سحر را
هوش مصنوعی: اگر ذرهها پنهانند و دشمنانند، در عمق چه باید گفت؟ به تنهایی در دل شب بمان و آرامش کن.
ای جان چه جای دشمن روزی خیال دشمن
در خانه دلم شد از بهر رهگذر را
هوش مصنوعی: ای جان، چه نیازی به دشمن است؟ روزی حتی فکر دشمن در قلبم خانه کرد، برای اینکه راهی را بگذرانم.
رمزی شنید زین سر زو پیش دشمنان شد
میخواند یک به یک را میگفت خشک و تر را
هوش مصنوعی: شخصی خبری را از جایی شنید و به سرعت به دشمنانش منتقل کرد. او در این میان، هر یک از افراد را به طور جداگانه و به صورت واضح و روشن مورد خطاب قرار داد و وضعیت آنها را توصیف کرد.
زان روز ما و یاران در راه عهد کردیم
پنهان کنیم سر را پیش افکنیم سر را
هوش مصنوعی: از آن روز که با دوستانمان پیمان بستیم، تصمیم گرفتیم سرهایمان را پنهان کرده و به جلو خم کنیم.
ما نیز مردمانیم نی کم ز سنگ کانیم
بی زخمهای میتین پیدا نکرد زر را
میتین یعنی تیشه
دریای کیسه بسته تلخ و ترش نشسته
یعنی خبر ندارم کی دیدهام گهر را
هوش مصنوعی: دریا که در کیسهای بسته و تلخ و ترش شده، نشاندهنده این است که از عمق آن چیزی معلوم نیست و من نمیدانم چه کسانی جواهرات ارزشمندی را دیدهاند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۹۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
حاشیه ها
1397/03/31 01:05
بابک
درود دوستان
معنای دو کلمه سر در بیت زیر چیست؟
زان روز ما و یاران در راه عهد کردیم
پنهان کنیم سر را پیش افکنیم سر را
1399/02/11 18:05
سیما
یعنی سرمون رو بندازیم پایین( مثل همون سر به زیر بودن خودمون) و سِر و اسرار رو پنهان کنیم
1402/01/17 09:04
رضا از کرمان
سلام
سیمای عزیز به تصور بنده معنی سر بزیر بودن در معنای عام در اینجا منظور شاعر نبوده وبیشتر معنای جان فدایی رو به خواننده القا میکنه وبا عنایت به معنای بیت قبلی میگه از روزی که من ویاران پی به سر معرفت بردیم علاوه بر اینکه رازدار آن سرهستیم در ضمن حاضریم برای پایبندی به عهد جانفشانی هم بکنیم.
شاد باشید
1403/05/29 09:07
مسافر
سلام
این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 1010 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است
می توانید ویدیو و صوت شرح غزل را در آدرسهای زیر پیدا کنید: