غزل شمارهٔ ۱۹۵
شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را
چون با زنی برانی سستی دهد میان را
زیرا جماعِ مرده تن را کند فسرده
بنگر به اهل دنیا دریاب این نشان را
میران و خواجگانشان پژمرده است جانْشان
خاکِ سیاه بر سر، این نوع شاهدان را
دررو به عشق دینی تا شاهدان ببینی
پرنور کرده از رخ آفاقِ آسمان را
بخشد بتِ نهانی هر پیر را جوانی
زان آشیان جانی اینست ارغوان را
خامش کنی وگر نی بیرون شوم از این جا
کز شومیِ زبانت میپوشد او دهان را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شهوت که با تو رانند صدتو کنند جان را
چون با زنی برانی سستی دهد میان را
هوش مصنوعی: اشتیاق و تمایل به تو سبب میشود که روح و جان آدمی با تو پیوند بخورد، اما اگر تو را طرد کنی، میان روح و جسم به سردی و سستی میانجامد.
زیرا جماعِ مرده تن را کند فسرده
بنگر به اهل دنیا دریاب این نشان را
هوش مصنوعی: از آنجا که ارتباط با مردگان و تعلقات دنیوی باعث سردی و بیروحی در زندگی میشود، به اطرافیان خود نگاه کن و این نشانه را درک کن.
میران و خواجگانشان پژمرده است جانْشان
خاکِ سیاه بر سر، این نوع شاهدان را
هوش مصنوعی: دولتمندان و استادانشان در حال ناراحتی و افسردگی به سر میبرند. جانشان مثل خاک سیاه بر سرشان پاشیده شده و حال و روزشان نابسامان است. این نوع شاهدان و نظارهگران حال خوبی ندارند.
دررو به عشق دینی تا شاهدان ببینی
پرنور کرده از رخ آفاقِ آسمان را
هوش مصنوعی: برای رسیدن به عشق واقعی و مشاهده زیباییهای آن، باید به سمت عشق رفت و نوری را که از چهره آسمان ساطع میشود، در دل خود احساس کرد.
بخشد بتِ نهانی هر پیر را جوانی
زان آشیان جانی اینست ارغوان را
هوش مصنوعی: هر مجسمه و نماد پنهانی، به هر کهنسالی جوانی میبخشد، در واقع روح و زندگی از آن مکان دریافت میشود، و این همان زیبایی و شکوه گل ارغوان است.
خامش کنی وگر نی بیرون شوم از این جا
کز شومیِ زبانت میپوشد او دهان را
هوش مصنوعی: اگر ساکت نشوی، من از این جا بیرون میروم، زیرا زبانت آنقدر بد است که دهانم را میپوشاند.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۹۵ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1392/04/29 13:06
امین کیخا
سدتو یعنی نهان در نهان و مرا یاد اخوان می اندازد که در شعری فرمود
به ظلمت سدتوی مرگ اندود پنهان است ، گمان میکنم .أنجا هم سدتو همین معنی را میدهد
1392/04/29 13:06
امین کیخا
از واژه میر لغت های ارزشمندی داریم برای نمونه میراب یعنی کسی که اب را میان کشاورزان تقسیم میکند ، میربار یعنی سرپرست حاجبان در دربار سلطانان ، خود امیر از میر درست شده است و admiral از امیر البحر عربی است .