اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشقان نالان چو نای و عشق همچون نای زن
تا چهها در می دمد این عشق در سرنای تن
هوش مصنوعی: عاشقان مانند نای در حال ناله هستند و عشق مانند کسی است که در حال نواختن نای است. عشق در وجود انسان نفوذ میکند و احساسات و رازهای عمیق را در وجود او به صدا در میآورد.
هست این سر ناپدید و هست سرنایی نهان
از می لبهاش باری مست شد سرنای من
هوش مصنوعی: این سر، که در واقع ناپیداست، وجود دارد و در عوض، ساز سرنا نیز به شکلی پنهان است. از بادهای که از لبها میریزد، سرنای من مست و تحت تاثیر قرار گرفته است.
گاه سرنا می نوازد گاه سرنا می گزد
آه از این سرنایی شیرین نوای نی شکن
هوش مصنوعی: گاهی نوازشهای دلنشینی را به گوش میرساند و گاهی هم احساسات تلخی به همراه میآورد. آه، این ساز سرنا چقدر شیرین است و صدایش دلانگیز، همچون نواهایی که نی به همراه دارد.
شمع و شاهد روی او و نقل و باده لعل او
ای ز لعلش مست گشته هم حسن هم بوالحسن
هوش مصنوعی: شمع، زیبایی چهره او را روشن کرده و در کنار آن، میزی از می و نقل آماده است. ای کسی که به خاطر زیبایی او مست شدهای، هم خود او زیباست و هم سرشتی از زیبایی دارد.
بوحسن گو بوالحسن را کو ز بویش مست شد
وان حسن از بو گذشت و قند دارد در دهن
هوش مصنوعی: به حسن بگو که بوالحسن به خاطر بوی او مست و شگفتزده شده است، و آن حسن به قدری خوشبو است که وقتی از بوی او گذشت، شیرینیاش هنوز در دهان باقی مانده است.
آسمان چون خرقه رقصان است و صوفی ناپدید
ای مسلمانان که دیدهست خرقه رقصان بیبدن
هوش مصنوعی: آسمان مانند پوششی در حال رقص است و صوفی در آن غایب است. ای مسلمانان، آیا کسی دیده است که این پوشش رقصان بدون وجودی مشخص باشد؟
خرقه رقصان از تن است و جسم رقصان است ز جان
گردن جان را ببسته عشق جانان در رسن
هوش مصنوعی: جامهای که به تن دارد در حال رقص است و وجودش نیز از جانش پرانرژی و شاداب است. عشق محبوب، روحش را به همچون ریسمانی بسته و او را به خود کشانده است.
ای دل مخمور گویی بادهات گیرا نبود
باده گیرای او وانگه کسی با خویشتن
هوش مصنوعی: ای دل، به نظر میرسد که شرابت جذابیت لازم را ندارد، در حالی که شراب او بسیار دلنشین است و کسی بهتر است با خودتان در خلوت باشید.
حاشیه ها
سرنا و کرنا به علت اینکه از شاخ حیوانات ساختهشده اند به این اسم نامیده شده اند .اسم ذوالقرنین هم له معنی دارنده دو شاخ است و میدانیم که قرن معرب کرن است که به خوبی در کرنا دیده میشود و به معنی شاخ است و خوانده ام که با hornهم ریشه است
در بیت دوم منظور از "سرنایی نهان" این است که سرنازن که خدا یا عشق است نهان است یا اینکه صرفاً می گویید سرنایی پدید است و سرنایی نهان؟ دکلمه دکتر سروش مفهوم اول را می رساند و آهنگ سالار عقیلی معنای دوم را. به نظرم معنای اول زیبا و عمیق است، از دومی معنای خاصی می توان برداشت کرد؟
1396/03/04 11:06
علی تعریفی
سلام در بیت دوم بین سر و نا فاصله گذاشته اید و نا به پدید چسبیده که ناپدید خوانده می شود...که درستش این است: هست این سرنا پدید و هست سرنایی نهان
از می لبهاش باری مست شد سرنای من
بیت دوم وقتی می گوید هست این سرنا پدید... منظور مولانا این است که سرنا که همان انسان است (که در بیت اول توضیح داده است) پیدا و آشکار است و وقتی می گوید هست سرنایی نهان... منظور سرنازن است که خداوند است که نهان است. سرنایی به معنی سرنا زن مثل مرد نایی که یعنی مرد نی نواز
1399/03/14 07:06
سیامک یوسفی
آسمان چون خرقِه ِ(یِ) رقصان و صوفی ناپدید
ای مسلمانان که دیده خرقهْ رقصان بیبدن