گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۳۵

دلبر بیگانه صورت مهر دارد در نهان
گر زبانش تلخ گوید قند دارد در دهان
از درون سو آشنا و از برون بیگانه رو
این چنین پرمهر دشمن من ندیدم در جهان
چونک دلبر خشم گیرد عشق او می گویدم
عاشق ناشی مباش و رو مگردان هان و هان
راست ماند تلخی دلبر به تلخی شراب
سازوار اندر مزاج و تلخ تلخ اندر زبان
پیش او مردن به هر دم از شکر شیرینتر است
مرده داند این سخن را تو مپرس از زندگان
شاد روزی کاین غزل را من بخوانم پیش عشق
سجده‌ آرم بر زمین و جان سپارم در زمان
مرغ جان را عشق گوید میل داری در قفس
مرغ گوید من تو را خواهم قفس را بردران

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلبر بیگانه صورت مهر دارد در نهان
گر زبانش تلخ گوید قند دارد در دهان
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی محبوب بیگانه را پنهان کرده است. اگرچه ممکن است کلماتی که به زبان می‌آورد تلخ و ناخوشایند باشد، اما او در دلش محبت و شیرینی دارد.
از درون سو آشنا و از برون بیگانه رو
این چنین پرمهر دشمن من ندیدم در جهان
هوش مصنوعی: نزدیک‌ترین و آشناترین افراد به من در درون وجودم هستند، اما کسانی که بیرون از من هستند به خاطر بیگانگی‌شان درک نمی‌شوند. تا به حال در هیچ جای دنیا کسی را ندیده‌ام که به این اندازه با محبت اما در عین حال دشمن من باشد.
چونک دلبر خشم گیرد عشق او می گویدم
عاشق ناشی مباش و رو مگردان هان و هان
هوش مصنوعی: زمانی که محبوب خشمگین می‌شود، عشق به من می‌گوید که ای عاشق بی‌تجربه، نگران نباش و از او دور نشو، از این موضوع آگاه باش.
راست ماند تلخی دلبر به تلخی شراب
سازوار اندر مزاج و تلخ تلخ اندر زبان
هوش مصنوعی: دلبر که تلخی‌اش به تلخی شراب می‌ماند، در طبع و مزاجش سازگاری دارد و این تلخی در زبانش هم قابل حس است.
پیش او مردن به هر دم از شکر شیرینتر است
مرده داند این سخن را تو مپرس از زندگان
هوش مصنوعی: مردن در نزد او هر لحظه از شیرینی شکر بهتر است. مرده‌ها این حقیقت را می‌دانند، پس از زندگان سوال نکن.
شاد روزی کاین غزل را من بخوانم پیش عشق
سجده‌ آرم بر زمین و جان سپارم در زمان
هوش مصنوعی: وقتی روز خوشی برسد که من این شعر را برای عشق بخوانم، با نهایت خضوع بر زمین سجده می‌کنم و جانم را در آن لحظه فدای او می‌کنم.
مرغ جان را عشق گوید میل داری در قفس
مرغ گوید من تو را خواهم قفس را بردران
هوش مصنوعی: مرغ جان به عشق می‌گوید که آیا تمایل داری در قفس بمانی؟ و مرغ در پاسخ می‌گوید که من تو را می‌خواهم و قفس را از دروازه‌اش بیرون می‌آورم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۹۳۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1393/07/28 09:09
بزرگمهر وزیری

در برخی از نسخه ها، مصرع دوم از بیت چهارم چنین آمده است:
" سازگار اندر مزاج و تند و تیز اندر دهان "

1396/08/16 19:11
نادر..

سجده‌ آرم بر زمین و جان سپارم در زمان......