غزل شمارهٔ ۱۹۲۱
ای ساقی و دستگیر مستان
دل را ز وفای مست مستان
ای ساقی تشنگان مخمور
بس تشنه شدند می پرستان
از دست به دست می روان کن
بر دست مگیر مکر و دستان
سررشته نیستی به ما ده
در حسرت نیستند هستان
چون قیصر ما به قیصریهست
ما را منشان به آبلستان
هر جا که می است بزم آن جاست
هر جا که وی است نک گلستان
یک جام برآر همچو خورشید
عالی کن از آن نهال پستان
دیدار حق است مؤمنان را
خوارزم نبیند و دهستان
منکر ز برای چشم زخمت
همچو سر خر میان بستان
گر در دل او نمینشیند
خوش در دل ما نشسته است آن
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ساقی و دستگیر مستان
دل را ز وفای مست مستان
هوش مصنوعی: ای نوشنده شراب و یار مستان، دل را از وفای عاشقان مست پر کن.
ای ساقی تشنگان مخمور
بس تشنه شدند می پرستان
هوش مصنوعی: ای ساقی، افرادی که تشنهاند و مشتاق شراب، اکنون به شدت نیازمند جامهای پر از نوشیدنی هستند.
از دست به دست می روان کن
بر دست مگیر مکر و دستان
هوش مصنوعی: آب را از یک ظرف به ظرف دیگر بریز و به آن دست نزن، زیرا ممکن است در این میان فریبی به وجود آید.
سررشته نیستی به ما ده
در حسرت نیستند هستان
هوش مصنوعی: ما را از رموز وجود آگاه کن، زیرا آتش حسرت به دلهایمان شعلهور است و ما در جستجوی حقیقتی هستیم که به آن نرسیدهایم.
چون قیصر ما به قیصریهست
ما را منشان به آبلستان
هوش مصنوعی: وقتی که امپراتور ما در قیصریه است، ما را به آبلستان نسبت ندهید.
هر جا که می است بزم آن جاست
هر جا که وی است نک گلستان
هوش مصنوعی: هر کجا که می و شوری وجود دارد، آنجا بزم و مجالس شادی برپا است و هر کجا که او باشد، زیبایی و گلستان وجود دارد.
یک جام برآر همچو خورشید
عالی کن از آن نهال پستان
هوش مصنوعی: یک لیوان بیاور و مانند خورشید درخشان کن، از آن درختی که به تو شیر میدهد.
دیدار حق است مؤمنان را
خوارزم نبیند و دهستان
هوش مصنوعی: مؤمنان در دیدار خداوند، نگران یا ترسناک نیستند و از محیط و مکانهای کوچک و بیاهمیت رنج نمیبرند.
منکر ز برای چشم زخمت
همچو سر خر میان بستان
هوش مصنوعی: ناسپاس و بیوفا مثل سر خر در میان باغ، چشمم را به خاطر زخم تو نمیبیند.
گر در دل او نمینشیند
خوش در دل ما نشسته است آن
هوش مصنوعی: اگر او در دل خود احساس خوبی ندارد، حداقل ما در دل خود این خوشحالی را داریم.