غزل شمارهٔ ۱۹۲۰
دیر آمدهای مرو شتابان
ای رفتن تو چو رفتن جان
دیر آمدن و شتاب رفتن
آیین گل است در گلستان
گفتی چونی چنانک ماهی
افتاده میان ریگ سوزان
چون باشد شهر شهریارا
بی دولت داد و عدل سلطان
من بیتو نیم ولیک خواهم
آن باتویی که هست پنهان
شب پرتو آفتاب هم هست
خاصه به تموز گرم و تفسان
قانع نشود به گرمی او
جز خفاشی ز بیم مرغان
گرمی خواهند و روشنی هم
مرغان که معودند با آن
ما وصف دو جنس مرغ گفتیم
بنگر ز کدامی ای غزل خوان
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دیر آمدهای مرو شتابان
ای رفتن تو چو رفتن جان
هوش مصنوعی: به آرامی و با احتیاط برو، چرا که دیر به اینجا رسیدهای و رفتن تو شبیه به رفتن جان است.
دیر آمدن و شتاب رفتن
آیین گل است در گلستان
هوش مصنوعی: باید دانست که در زندگی، زیباییها و لحظات خوب بهراحتی در دسترس نیستند و گاهی اوقات زمان مطلوب برای رسیدن به اهداف، دیر میشود. همانطور که گلها در گلستان همواره در حال رشد و پرورش هستند، ما نیز باید به زمان خود احترام بگذاریم و برای رسیدن به خواستههایمان شتابزده عمل نکنیم. زندگی هر فرد مانند گل در باغ نیاز به زمان و توجه دارد و نباید از آن هراسان بود.
گفتی چونی چنانک ماهی
افتاده میان ریگ سوزان
هوش مصنوعی: گفتی حال تو چگونه است، مانند ماهی که در میان ریگهای داغ افتاده باشد.
چون باشد شهر شهریارا
بی دولت داد و عدل سلطان
هوش مصنوعی: وقتی شهری که حاکمش، دادگر و عادل باشد، زندگی در آن شهر رونق و آرامش مییابد.
من بیتو نیم ولیک خواهم
آن باتویی که هست پنهان
هوش مصنوعی: من بدون تو نیم، اما میخواهم آن نیرویی را که در درونم وجود دارد و پنهان است.
شب پرتو آفتاب هم هست
خاصه به تموز گرم و تفسان
هوش مصنوعی: در شب هم نور خورشید وجود دارد، به ویژه در فصل تابستان که گرما و خشکی بیشتر احساس میشود.
قانع نشود به گرمی او
جز خفاشی ز بیم مرغان
هوش مصنوعی: فقط خفاشها از ترس پرندگان به گرمی و نور جذب نمیشوند و هیچکس دیگری به این راحتی رضایت نمیدهد.
گرمی خواهند و روشنی هم
مرغان که معودند با آن
هوش مصنوعی: پرندگانی که در انتظار موعود هستند، به دنبال گرما و روشنی هستند.
ما وصف دو جنس مرغ گفتیم
بنگر ز کدامی ای غزل خوان
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از دو نوع مرغ صحبت میکند و از شنونده میخواهد که ببیند کدام یک را انتخاب میکند. او به شنونده اشاره میکند که به دقت به این دو نوع توجه کند و بر اساس آن، نظر خود را بگوید.
حاشیه ها
1396/06/22 02:09
اُمید
من بیتو نیم ولیک خواهم
آن باتویی که هست پنهان