گنجور

غزل شمارهٔ ۱۹۲

بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان‌ها
تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان‌ها
بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها
تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها
ناقوس تن شکستی ناموس عقل بشکن
مگذار کان مزور پیدا کند نشان‌ها
ور جادویی نماید بندد زبان مردم
تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها
عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر
چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بشکن سبو و کوزه ای میرآب جان‌ها
تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان‌ها
هوش مصنوعی: سبو و کوزه را بشکن و بگذار جان‌ها آزاد شوند، تا همچون دهان کاسه‌ای در برابر تو باز شوند.
بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها
تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها
هوش مصنوعی: ای خردان و دانایان، بر سر ما بزنید تا این عقل و اندیشه ما از آزمون‌ها و آزمایش‌ها آزاد شود و به حالت گیجی درآید.
ناقوس تن شکستی ناموس عقل بشکن
مگذار کان مزور پیدا کند نشان‌ها
هوش مصنوعی: با صدای زنگ‌ها، پیام‌های محدودیت‌های فکری را بشکن و نگذار که این فریبکار، نشانه‌هایش را نشان دهد.
ور جادویی نماید بندد زبان مردم
تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها
هوش مصنوعی: اگر کسی توانایی جادویی داشته باشد که زبان مردم را ببندد، تو مثل عصای موسی عمل کن و زبان‌ها را بگشا.
عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر
چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها
هوش مصنوعی: عاشق ساکت از دریاهایی که در حال طغیان هستند، دلپذیرتر است، زیرا مثل آینه در سکوت خود، زیبایی بیشتری دارد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۹۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۱۹۲ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۹۲ به خوانش آرش خیرآبادی

حاشیه ها

1396/02/10 07:05
Reza

خواهش میکنم از عوامل سایت این شعر رو کامل به زبان امروزی در پاسخ به این حاشیه بنویسند مرسی از سایت خوبتون

1396/06/19 11:09
رضا

آب درون کوزه است چنان که جان است درون تن.
میراب کسی که آب دارد و آب می دهد که همانا جان دارد و جان می دهد اما کوزه را دهانه کوچک است باید آن را شکست تا مانند کاسه گشاده گردد و روح پذیر.
در امتحان عشق عقل رفوزه است و راه قبولی بی هشیست (بر گیجگاه ما زن)

1396/07/24 20:09
حاتم کرمانشاهی

در این بیت:
بر گیجگاه ما زن ای گیجی خردها/
تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها.
گیجی اول صفت فاعلی به معنی "گیج کننده" اما گیجی دوم اسم مصدر است به معنی "گیج بودن"